خش، مادر زن، مادر شوهر، نامادری
مترادف ها
پیشنهاد کاربران
خوشدامن. [ خوَش ْ / خُش ْ م َ ] ( اِ ) خوشتامن. مادرزن. ( از برهان قاطع ) ( از ناظم الاطباء ) :
بگویم ای زن تو گشته قلتبان شوهر
سه پایه زن شده خوشدامن ترا داماد.
سوزنی.
|| مادر شوهر. خوشتامن. ( از برهان قاطع ) .
بگویم ای زن تو گشته قلتبان شوهر
سه پایه زن شده خوشدامن ترا داماد.
سوزنی.
|| مادر شوهر. خوشتامن. ( از برهان قاطع ) .
در نیشابور
مادرزن=خاش
پدر زن=خصور
مادرزن=خاش
پدر زن=خصور
جنوب استان کرمان:
خُوسو : مادر زن
خُوسِرگ : پدر زن
خُوسو : مادر زن
خُوسِرگ : پدر زن
در اصفهان و اطراف آن
مادر زن و یا مادر شوهر=خارسو
پدر زن و یا پدر شوهر= بُسوره
مادر زن و یا مادر شوهر=خارسو
پدر زن و یا پدر شوهر= بُسوره
مادر جان