ماد اسم سرزمین بود ، معنی دقیق کلمه اش احتمالا معلوم نخواهد شد ( شاید بمعنی میانه، یا مرکز باشه، بین دو سرزمین بنام پرسوا که در پیش و پس ماد قرار داشتند.
بعدتر بصورت ماه نوشته شد، در عصر اسلام ماد شرقی رو عراق عجم و ماد غربی یا کوهستانی رو جبال یا سواد خواندند، ( که از هشتصد سال پیش بخش کوهستانی کردستان نام گرفت که قرن بعدش توسط خواجه رشیدالدین رسمیت یافت و تا به امروز تحت نام �استان کردستان� پا بر جاست )
... [مشاهده متن کامل]
حدود ماد هم اینجوری ثبت کردن: در سمت مشرق تا اواسط کویر مرکزی ( خوربیابانک ، خوار ری، کرکاشی ) در شمال محدود می شده به البرز و رود ارس ، از سمت جنوب سرزمین بختیاری و انشان ( ایذه، ایزخواست، قمشه، یزد و ابرکوه ) در غرب هم به رود دجله و سرزمین نینوا و ارمن و بابل
آذربایجان هم ماد بود اما چون آتروپاتس فرماندار آذربایجان برابر اسکندر مقاومت کرد و مثل ماد اصلی دست اسکندر نیفتاد کم کم آذربایجان از ماد جدا فرض شد.
بعدتر بصورت ماه نوشته شد، در عصر اسلام ماد شرقی رو عراق عجم و ماد غربی یا کوهستانی رو جبال یا سواد خواندند، ( که از هشتصد سال پیش بخش کوهستانی کردستان نام گرفت که قرن بعدش توسط خواجه رشیدالدین رسمیت یافت و تا به امروز تحت نام �استان کردستان� پا بر جاست )
... [مشاهده متن کامل]
حدود ماد هم اینجوری ثبت کردن: در سمت مشرق تا اواسط کویر مرکزی ( خوربیابانک ، خوار ری، کرکاشی ) در شمال محدود می شده به البرز و رود ارس ، از سمت جنوب سرزمین بختیاری و انشان ( ایذه، ایزخواست، قمشه، یزد و ابرکوه ) در غرب هم به رود دجله و سرزمین نینوا و ارمن و بابل
آذربایجان هم ماد بود اما چون آتروپاتس فرماندار آذربایجان برابر اسکندر مقاومت کرد و مثل ماد اصلی دست اسکندر نیفتاد کم کم آذربایجان از ماد جدا فرض شد.
ماد در اوستایی مد mad ( درمان ) ؛ در سنسکریت فعل سببی از مَد به معنی شاد ـ مست کردن است و این گونه صرف می شود: مادیامی mādayāmi شاد ـ مست می سازم، مادیسی mādayasi شاد ـ مست می سازی، مادیتی mādayati شاد ـ مست می سازد؛ در مانوی به معنی مادر، در پهلوی به این معانی است:
... [مشاهده متن کامل]
1ـ درمان، مداوا، معالجه. 2ـ خرسندی، خشنودی، رضایت. 3ـ دوراندیشی، احتیاط. 4ـ دکتر، پزشک، معالج. 5ـ سست، ضعیف، عاجز. 6ـ بخش، قسمت، تقسیم 7ـ مستی، سرخوشی، شادی، خوشحالی. 8 ـ مادر.
... [مشاهده متن کامل]
1ـ درمان، مداوا، معالجه. 2ـ خرسندی، خشنودی، رضایت. 3ـ دوراندیشی، احتیاط. 4ـ دکتر، پزشک، معالج. 5ـ سست، ضعیف، عاجز. 6ـ بخش، قسمت، تقسیم 7ـ مستی، سرخوشی، شادی، خوشحالی. 8 ـ مادر.
در جواب کاربر Nika که برای من پاسخ نوشتید :
اولا قبل از روضه خوندن، بهتر بود که تمام کامنت ها رو بخونید تا متوجه بشید که چگونه پانفارس ها در حال انکار تاریخ کوردها و جعل آن به نام سایر ین هستند. حتی ترکها نیز در تلاش برای تصرف هویت مادها و تاریخ سازی برای خود هستند.
... [مشاهده متن کامل]
دوما مطلبی که گذاشتم از خودم نبوده و از کتاب کارنامگی اردشیری پاپکان بوده و در بخش پنجم به صراحت نوشته شده که اردشیر بعد از شکست اردوان به جنگ با کُردانشاه مادی رفت. من یک حقیقت تاریخی رو نوشتم و چیزی رو جعل نکردم و دلیلی برای ناراحتی شما نمی بینم.
سوما کجا من آذری ها رو از نسل ترکهای مغول قلمداد کردم؟؟!! اتفاقا من بعد از خواندن اشعار همام تبریزی به این مسئله مطمئن تر شدم که قطعا آذری ها با ما کوردها، هم نژاد هستند و متاسفانه فقط زبانشون رو از دست دادن. من شعر همام تبریزی که ملمع فارسی و آذری هستش رو میزارم.
بدیدم چشم مستت رفتم از دست کوام آذردلی بو کو نبی مست
دلم خود رفت و می دانم که روزی به مهرت هم بشی خوش گیانم اژ دست
به آب زندگی ای خوش عبارت لوانت لاو جَه من دیل و گیان بست
دمی بر عاشق خود مهربان شو که زی سر مهرورزی گست بی گست
به عشقت گر همام از جان برآید مواژش کان یوان بمروت و وارست
گرم خا واکَنی لشنم بوینی به بویت خُته بام ژاهنام سرمست
مصرع های دوم رو که میخونم، انگار دارم که اشعار کوردی رو میخونم!!! ( البته اگه باعث ناراحتی شما نمیشه ) ، چونکه بعنوان یک کورد زبان، کاملا معنی ابیات رو متوجه میشم. هر چند که آقایون بهش میگن فهلویات!!! چرا ؟؟ نمیدونم. حالا شما هر جور دوست دارید، برای خودتون فکر کنید.
چیزی که واقعا برام عجیبه، این هستش که هر وقت ما کوردها میایم از حقایق تاریخی نوشته شده و مستند در باره کوردها صحبت می کنیم، خیلی ها دچار نگرانی و ترس و دلهره و دلواپسی میشن. واقعا چرا؟؟؟!!! اما هر وقت سایرین بدون دلیل و استناد به تاریخ ما کوردها حمله میکنن و اقدام به جعل آن می کنند، همه ساکت شده و حتی تاییدش میکنن. یکسری به سایت های انجمن های فارسی زبانان بزنید، متوجه منظور من میشوید.
اولا قبل از روضه خوندن، بهتر بود که تمام کامنت ها رو بخونید تا متوجه بشید که چگونه پانفارس ها در حال انکار تاریخ کوردها و جعل آن به نام سایر ین هستند. حتی ترکها نیز در تلاش برای تصرف هویت مادها و تاریخ سازی برای خود هستند.
... [مشاهده متن کامل]
دوما مطلبی که گذاشتم از خودم نبوده و از کتاب کارنامگی اردشیری پاپکان بوده و در بخش پنجم به صراحت نوشته شده که اردشیر بعد از شکست اردوان به جنگ با کُردانشاه مادی رفت. من یک حقیقت تاریخی رو نوشتم و چیزی رو جعل نکردم و دلیلی برای ناراحتی شما نمی بینم.
سوما کجا من آذری ها رو از نسل ترکهای مغول قلمداد کردم؟؟!! اتفاقا من بعد از خواندن اشعار همام تبریزی به این مسئله مطمئن تر شدم که قطعا آذری ها با ما کوردها، هم نژاد هستند و متاسفانه فقط زبانشون رو از دست دادن. من شعر همام تبریزی که ملمع فارسی و آذری هستش رو میزارم.
بدیدم چشم مستت رفتم از دست کوام آذردلی بو کو نبی مست
دلم خود رفت و می دانم که روزی به مهرت هم بشی خوش گیانم اژ دست
به آب زندگی ای خوش عبارت لوانت لاو جَه من دیل و گیان بست
دمی بر عاشق خود مهربان شو که زی سر مهرورزی گست بی گست
به عشقت گر همام از جان برآید مواژش کان یوان بمروت و وارست
گرم خا واکَنی لشنم بوینی به بویت خُته بام ژاهنام سرمست
مصرع های دوم رو که میخونم، انگار دارم که اشعار کوردی رو میخونم!!! ( البته اگه باعث ناراحتی شما نمیشه ) ، چونکه بعنوان یک کورد زبان، کاملا معنی ابیات رو متوجه میشم. هر چند که آقایون بهش میگن فهلویات!!! چرا ؟؟ نمیدونم. حالا شما هر جور دوست دارید، برای خودتون فکر کنید.
چیزی که واقعا برام عجیبه، این هستش که هر وقت ما کوردها میایم از حقایق تاریخی نوشته شده و مستند در باره کوردها صحبت می کنیم، خیلی ها دچار نگرانی و ترس و دلهره و دلواپسی میشن. واقعا چرا؟؟؟!!! اما هر وقت سایرین بدون دلیل و استناد به تاریخ ما کوردها حمله میکنن و اقدام به جعل آن می کنند، همه ساکت شده و حتی تاییدش میکنن. یکسری به سایت های انجمن های فارسی زبانان بزنید، متوجه منظور من میشوید.
متاسفانه نمیدونم چرا بعضی ها میخوان به هر طریقی که شده وقایع تاریخی در مورد کوردها رو انکار کنند و جعلیات خودشون رو جایگزین کنند.
یکی از قدیمی ترین کتاب های ایرانی، کتاب کارنامه اردشیر بابکان ( کارنامگی اردشیری پاپگان ) می باشد که به زبان و خط پهلوی نوشته شده است.
... [مشاهده متن کامل]
در بخش پنجم کتاب، به صراحت اشاره میکنه که اردشیر بعد از شکست اردوان، به جنگ با کُردانشاه مادی می رود ( دقت کنید، نوشته کُردانشاه!!! و ننوشته آذرانشاه یا تاتانشاه و . . . ) که در ابتدا شکست سختی از کوردهای ماد میخوره، اما بعدا با شبیخون، اونها رو شکست میده. یعنی کتاب به صراحت مادها رو کورد معرفی میکنه. حالا هی بیاید تاریخ رو جعل و تحریف کنید.
تاییدی بر زندگی کوردها در اون منطقه، کتاب المسالک و الممالک ابن خردادبه که در سده هشتم میلادی زندگی میکرد که در صفحه 38 کتابش در مطلبی تحت عنوان زموم کُردها در پارس، حدود سرزمین کوردهای ساکن پارس رو توضیح داده که به احتمال زیاد این کوردها، در زمان مادها به اون منطقه فرستاده شده اند.
همچنین فارسنامه ابن بلخی که حتی شبانکاره را جدا از پارسها و جزء کوردها معرفی کرده و در کتابش، در بخشی تحت عنوان شبانکاره و کُرد پارس، به تشریح مکان سکونت اونها پرداخته است.
یکی از قدیمی ترین کتاب های ایرانی، کتاب کارنامه اردشیر بابکان ( کارنامگی اردشیری پاپگان ) می باشد که به زبان و خط پهلوی نوشته شده است.
... [مشاهده متن کامل]
در بخش پنجم کتاب، به صراحت اشاره میکنه که اردشیر بعد از شکست اردوان، به جنگ با کُردانشاه مادی می رود ( دقت کنید، نوشته کُردانشاه!!! و ننوشته آذرانشاه یا تاتانشاه و . . . ) که در ابتدا شکست سختی از کوردهای ماد میخوره، اما بعدا با شبیخون، اونها رو شکست میده. یعنی کتاب به صراحت مادها رو کورد معرفی میکنه. حالا هی بیاید تاریخ رو جعل و تحریف کنید.
تاییدی بر زندگی کوردها در اون منطقه، کتاب المسالک و الممالک ابن خردادبه که در سده هشتم میلادی زندگی میکرد که در صفحه 38 کتابش در مطلبی تحت عنوان زموم کُردها در پارس، حدود سرزمین کوردهای ساکن پارس رو توضیح داده که به احتمال زیاد این کوردها، در زمان مادها به اون منطقه فرستاده شده اند.
همچنین فارسنامه ابن بلخی که حتی شبانکاره را جدا از پارسها و جزء کوردها معرفی کرده و در کتابش، در بخشی تحت عنوان شبانکاره و کُرد پارس، به تشریح مکان سکونت اونها پرداخته است.
ماد ها: اجداد قوم آذری
پارس ها: اجداد قوم لر
پارت ها: اجداد قوم خراسان
پارس ها: اجداد قوم لر
پارت ها: اجداد قوم خراسان
پایتخت های ایران پیش از هخامنشیان
وقتی اسم از ایران باستان و تاریخ ایران پیش از اسلام به میان می آید، نمی توانیم تمدن ایلام را فراموش کنیم. تمدنی قدرتمند در جنوب غربی ایران. مهم ترین پایتخت این تمدن که بیش از ۲۰۰۰ سال ادامه داشت، شهر شوش بود، هرچند که این شهر، دومین پایتخت ایلامیان بود. شهری که بقایایش هنوز هم باقی است و در منطقه ای به همین نام خودنمایی می کند، به ویژه زیگورات چغازنبیل. از یافته های این محوطه باستانی ارزشمند و شهری که احاطه اش کرده، اطلاعات زیادی درباره باورها و زندگی ایلامیان به دست آمده است.
... [مشاهده متن کامل]
بعد از ایلامیان، نوبت به اتحادیه ملی مادان می رسد. پایتخت این امپراطوری شهر هگمتانه بود. هگمتانه را اکباتان هم می خوانند و همان همدان امروزی است. مورخین یونانی، هگمتانه را قلعه ای تودرتو و هفت لایه توصیف کرده اند که درونی ترین قلعه، متعلق به پادشاه بوده است. بعد از سقوط مادها، هگمتانه یکی از ساتراپ های هخامنشی می شود
وقتی اسم از ایران باستان و تاریخ ایران پیش از اسلام به میان می آید، نمی توانیم تمدن ایلام را فراموش کنیم. تمدنی قدرتمند در جنوب غربی ایران. مهم ترین پایتخت این تمدن که بیش از ۲۰۰۰ سال ادامه داشت، شهر شوش بود، هرچند که این شهر، دومین پایتخت ایلامیان بود. شهری که بقایایش هنوز هم باقی است و در منطقه ای به همین نام خودنمایی می کند، به ویژه زیگورات چغازنبیل. از یافته های این محوطه باستانی ارزشمند و شهری که احاطه اش کرده، اطلاعات زیادی درباره باورها و زندگی ایلامیان به دست آمده است.
... [مشاهده متن کامل]
بعد از ایلامیان، نوبت به اتحادیه ملی مادان می رسد. پایتخت این امپراطوری شهر هگمتانه بود. هگمتانه را اکباتان هم می خوانند و همان همدان امروزی است. مورخین یونانی، هگمتانه را قلعه ای تودرتو و هفت لایه توصیف کرده اند که درونی ترین قلعه، متعلق به پادشاه بوده است. بعد از سقوط مادها، هگمتانه یکی از ساتراپ های هخامنشی می شود
ریشهٔ نام ماد به زبان های ایرانی بازمی گردد و شاهد آن در زبان فارسی باستان "Māda - " است که در حالت مفرد مذکر آمده است. [۷] به عقیدهٔ دیاکونوف، معنای دقیقی از این واژه مستفاد نمی شود. [۸] اما وویچیخ اسکالموفسکی رابطه ای میان این نام و واژهٔ "med ) h ) - " به معنای �مرکزی، واقع شده در وسط� در زبان نیاهندواروپایی را مطرح کرد و به "madhya - " در زبان های هندوآریایی و "maidiia - " در زبان نیاایرانی که هردوی آن ها یک معنا دارند ارجاع داد
... [مشاهده متن کامل]
منبع. Tavernier, Jan ( 2007 ) , Iranica in the Achaemenid Period ( ca. 550 - 330 B. C. ) : Linguistic Study of Old Iranian Proper Names and Loanwords, Attested in Non - Iranian Texts, Peeters Publishers, ISBN 978 - 90 - 429 - 1833 - 7
... [مشاهده متن کامل]
منبع. Tavernier, Jan ( 2007 ) , Iranica in the Achaemenid Period ( ca. 550 - 330 B. C. ) : Linguistic Study of Old Iranian Proper Names and Loanwords, Attested in Non - Iranian Texts, Peeters Publishers, ISBN 978 - 90 - 429 - 1833 - 7
ماد ها از شمال دریای خزر وارد ایران شدند و در مناطق آذربایجان مستقر شدند!
دوسته عزیزی که می گویی تات ها از نسل کاسی ها اند
دوسته عزیز اگر تاریخ خونده باشی اصلا ۷۷ هزار سال قبل از نئاندرتال ها برمیگرده و اینکه نام تات به معنی فارس است
ترکان به فارس ها تات گفته اند
البته که همه واژگان گیلکی ریشه پارسی دارد و گویش پارسی است ولی باز هم ما به این گویش احترام و ارزش میگزاریم چون بسیاری از واژگان پارتی و پارسی را در زبانش حفظ کرده🤌
... [مشاهده متن کامل]
اقوام کاسی ، ایلامی، دیگر با ایرانیان آمیخته شده زیرا مازندران و گیلان با توجه به شواهد تاریخی از نسل تپوری ها با آمیختگی هایی از ماد ها شاید ژن کمی از کاسی ها البته اینها نظریه هست چون شاید این قوم به طور کلی از بین هم رفته ولی با توجه به شواهد تاریخی گیلک ها از نسل تپوری ها میتونن باشند
البته با توجه به سواد کم شما که حتی از ریشه زبان خود خبر نداری باید بگویم این زبان از ریشه زبان های هندی اروپایی است ولی این ها باشه برای بعد کمی تحقیقاتت
دوسته عزیز اگر تاریخ خونده باشی اصلا ۷۷ هزار سال قبل از نئاندرتال ها برمیگرده و اینکه نام تات به معنی فارس است
ترکان به فارس ها تات گفته اند
البته که همه واژگان گیلکی ریشه پارسی دارد و گویش پارسی است ولی باز هم ما به این گویش احترام و ارزش میگزاریم چون بسیاری از واژگان پارتی و پارسی را در زبانش حفظ کرده🤌
... [مشاهده متن کامل]
اقوام کاسی ، ایلامی، دیگر با ایرانیان آمیخته شده زیرا مازندران و گیلان با توجه به شواهد تاریخی از نسل تپوری ها با آمیختگی هایی از ماد ها شاید ژن کمی از کاسی ها البته اینها نظریه هست چون شاید این قوم به طور کلی از بین هم رفته ولی با توجه به شواهد تاریخی گیلک ها از نسل تپوری ها میتونن باشند
البته با توجه به سواد کم شما که حتی از ریشه زبان خود خبر نداری باید بگویم این زبان از ریشه زبان های هندی اروپایی است ولی این ها باشه برای بعد کمی تحقیقاتت
در شهرستان دشتی ماد به معنی زمین بویژه زمین کنار کوه میگویند
نام اولیه قوم ماد. : آرین بوده است
تالش ها، تات ها، گیل ها، گالش ها و دیلمی هااز نژاد کاسی هستند. نه ماد ونه عرب، نه آریایی وترک. کاسی ها حاکمان کره زمین از شرق تا غرب از مالا گا تا مالا گا وگالاسیا وآمریکا ی لاتین هستند. ویک نژاد جهان گیر باتمدن77هزاساله. که خواستگاه تمام کاسی های جهان از گیلان است.
ما در تاریخ سترگمان اقوام بی شماری داشته ایم که در میان مردمان دیگر حل شده اند یکی از این اقوام ماد بوده است و البته امروز دست آویز پانترکها و پانکردها شده است متاسفانه چیز زیادی از زبان مادی به دست ما
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
نرسیده است جز کلماتی مانند سپکا که آشکارا به کلمه پارسی باستان سکا قرابت دارد ماد اولین قومی است که از اتحاد چند قبیله مختلف بوجود آمده است که عنصر آریائی آن بیشتر بوده است البته ترکان برای ترک بودن مادها دلایلی می آورند که خوب قابل اعتنا نیست مثلا چرا مادها مالیات گرفته می شد در حالیکه هم نژاد پارسها بوده اند خوب در همین قاجار مالیات از مردم آذربایجان آنقدر گرفته شد تا جائی که آنها قیام کردند یا مثلا چرا هوخشثره مادی کیفر داده شده است و با آنها درگیر شده اند پس آنها آریائی نیستند در حالیکه ما در همین ایران خودمان چقدر از اقوام ترک داشته ایم که به خون هم تشنه بوده اند آقا محمد خان قاجار به برادر خود رحم نکرده است پس آنها ترک نیستن؟؟؟؟؟در کتیبه اورخون اقوام ترک نام برده شده اند آیا دیگر می توان آنها را ترک نگفت خوب برادر عزیز داریوش هم در سنگ نوشته خود به آریائی بودن مادا اشاره کرده است در جایی می گوید که نه کسی از ما و نه کسی از مادا و نه کسی از تخمه مامتوجه نشد خوب چه چیزی نتیجه می شود ولی در صد سال اخیر در آذربایجان بعد از مرگ فکر می کنم باقراف شروع به فرضیه سازیهای مضحک نمودند که بسیار کودکانه و مغرضانه و ناثواب بوده است حال به کردها برسیم در زبان پارسی کورد به نظر به کوچرو معنا شده است که درست یا غلط آن با گوینده اش ما مطمئن هستیم که مردم آذربایجان و اکراد و تالشها و گیلکها احتمالا از نسل مادها باشند همگی چون بی گمان در آذربایجان تغییرات زبانی رخ داده است
اصیل ترین قوم کنونی که دست نخورده موندند از مادها لرها و زاگرس نشینها بودن چه بسا از نظر رشید بودن وشجاع بودن ایلامیان حرف اول رو میزدند. دلیلشم این بود اینها تو هیچ جنگی شکست نخوردن. و قومشون تقریبا یک دست موند.
همه ی ایران سرای من است
همه ی ایران سرای من است
معنی کرد::رمه گردان. عشایر . نام قوم نیست بلکه شیوه ی زندگی است
***
قوم آشور ( آسور ) ساکن در شمال عراق و جنوب ترکیه. سوریه ساکن بود
با مرکزیت شهر نینوا
استان نینوا در شمال عراق
منطقه آشوران ( آسوران ) در زمان هخامنشیان فتح شد و زبان پارسی به آنجا راه یافت
... [مشاهده متن کامل]
مردم کشور سوریه نام کشور خود را از نام
قوم آشوریه ( آسویه ) گرفته اند و نژاد خود
را از قوم آشور می دانند
***
حاکمان امروزی منطقه کردستان عراق
از قوم سورانی هستند که بازماندگان
قوم آشور هستند
شهرهای آسوری ( آشوری )
***
قوم آشور ( آسور ) ساکن در شمال عراق و جنوب ترکیه. سوریه ساکن بود
با مرکزیت شهر نینوا
استان نینوا در شمال عراق
منطقه آشوران ( آسوران ) در زمان هخامنشیان فتح شد و زبان پارسی به آنجا راه یافت
... [مشاهده متن کامل]
مردم کشور سوریه نام کشور خود را از نام
قوم آشوریه ( آسویه ) گرفته اند و نژاد خود
را از قوم آشور می دانند
***
حاکمان امروزی منطقه کردستان عراق
از قوم سورانی هستند که بازماندگان
قوم آشور هستند
شهرهای آسوری ( آشوری )
نام طوایف ماد
آستروختایان
مغان
ساگروتی
بودیان
شهر مغان اردبیل آذری
شهر آستارا طالشی و آذری
مردم قوم طالش از نسل گشتاسب پسر لهراسب هستند
شهر استرآباد*گرگان*
... [مشاهده متن کامل]
ساگروتی *زاگرسی* رشته کوه زاگرس
از آذربایجان غربی شروع تا استان پارس
محل سکونت قوم آذری*ماد*
قوم لر آریایی . قوم آشوران*آسورانی*
قوم لر از نسل لهراسب پدر گشتاسب پدر
داریوش هخامنشی هستند
ایل کی لر *کلهر. کی لهراسب *
ایل لک *لهراسب کیانی*
طوایف پارسوماش*پارس وماد* در ایل لر
بختیاری
اتحاد قوم پارس و ماد آریایی
در زمان کوروش هخامنشی در شهر انشان
بسته شد و نام این شهر به پارسوماش تغییر نام داد
شهر پارسوماش*انشان* ::مسجدسلیمان
بزرگترین شاخه قوم پارس آریایی ::قوم لر
است و
ساکن در استان های فارس. بوشهر. هرمزگان. کرمان. سیستان.
لرستان. کهگیلویه. بختیاری. خوزستان.
اصفهان . همدان. باختیاریان*باختران* -
لرستان پیشکوه. لرستان پشتکوه
. مرکزی. قم. قزوین. گرمسار. سوادکوه. ابهر
. خراسان شمالی
آستروختایان
مغان
ساگروتی
بودیان
شهر مغان اردبیل آذری
شهر آستارا طالشی و آذری
مردم قوم طالش از نسل گشتاسب پسر لهراسب هستند
شهر استرآباد*گرگان*
... [مشاهده متن کامل]
ساگروتی *زاگرسی* رشته کوه زاگرس
از آذربایجان غربی شروع تا استان پارس
محل سکونت قوم آذری*ماد*
قوم لر آریایی . قوم آشوران*آسورانی*
قوم لر از نسل لهراسب پدر گشتاسب پدر
داریوش هخامنشی هستند
ایل کی لر *کلهر. کی لهراسب *
ایل لک *لهراسب کیانی*
طوایف پارسوماش*پارس وماد* در ایل لر
بختیاری
اتحاد قوم پارس و ماد آریایی
در زمان کوروش هخامنشی در شهر انشان
بسته شد و نام این شهر به پارسوماش تغییر نام داد
شهر پارسوماش*انشان* ::مسجدسلیمان
بزرگترین شاخه قوم پارس آریایی ::قوم لر
است و
ساکن در استان های فارس. بوشهر. هرمزگان. کرمان. سیستان.
لرستان. کهگیلویه. بختیاری. خوزستان.
اصفهان . همدان. باختیاریان*باختران* -
لرستان پیشکوه. لرستان پشتکوه
. مرکزی. قم. قزوین. گرمسار. سوادکوه. ابهر
. خراسان شمالی
آذربایجان بزرگ *مادستان بزرگ*
از نژاد قوم ماد آریایی
ساکن در
زنجان. شمال همدان. غرب قزوین . اردبیل. آذربایجان شرقی. آذربایجان غربی. سنقر . شمال مرکزی.
در مناطق آذری گروه هایی از اقوام مختلف شامل ::تات. طالشی. کرمانج. لر. گیلانی. ارمنی. گرجی. کرد
... [مشاهده متن کامل]
زندگی می کنند
ای ایران ای مهد دلیران
از نژاد قوم ماد آریایی
ساکن در
زنجان. شمال همدان. غرب قزوین . اردبیل. آذربایجان شرقی. آذربایجان غربی. سنقر . شمال مرکزی.
در مناطق آذری گروه هایی از اقوام مختلف شامل ::تات. طالشی. کرمانج. لر. گیلانی. ارمنی. گرجی. کرد
... [مشاهده متن کامل]
زندگی می کنند
ای ایران ای مهد دلیران
ماد نام یکی از اقوام ایرانی تبار [۱] که در صده ۱۷ پیش از میلاد در سرزمینی که بعدها به نام ماد شناخته شد، نشیمن گزید. [۲]
بسیاری از مورخان باستان، به صراحت، مادها را «آریایی» خوانده اند. [۳][۴][۵]. واژگان بازمانده از گویش مادی [مانند: Farnah ( = فر ) ؛ Paradayda ( = پردیس ) ؛ Vazraka ( = بزرگ ) ؛ Vispa ( = همه ) ؛ Spaka ( = سگ ) ؛ Mitra ( = مهر ) ؛ Xshayathia ( = شاه ) ] [۶] [۷]؛ [۸] در زبان پارسی باستان، و نیز تصریح «استرابون» به «آریایی» بودن زبان مادها و پیوند و همسانی آن با زبان های پارس و بلخ و سغد و سکاها [۹] [۱۰] و نیز کلام داریوش بزرگ ـ که زبان مادها و پارس ها را در یک گروه قرار می دهد [۱۱]، نشانهٔ از «آریایی» بودن زبان مادهاست.
... [مشاهده متن کامل]
بناهای مذهبی ( معابد ) یافته شده در سکونت گاه های مادها [۱۲] و نیز نام های خاص مادی که با اسامی دینی آریایی ترکیب شده اند ( مانند: Mazdakku، Bagparna، Auraparnu، Artasiraru، Bagdatti، Bagmashda ) به آشکارا تعلق مذهبی قوم ماد را به اندیشه ها و آیین های دینی هندوایرانی ( آریایی ) و شاید زرتشتی، نشان می دهد. [۱۳]
نام شاهان و سرداران ماد که در متون آشوری و یونانی و پارسی باستان ذکر گردیده اند ( مانند: فْرَوَرتی، اوُوَخْشَترَ، اَرشْتْی وَییگَ، شیدیرپَرنَ، تَخمَ سپادَ و… ) همگی به آشکارا «آریایی» هستند. [۱۴][۱۵]
برخی مدعی هستند بر پایهٔ نظریهٔ "حضور دیرین مردم آریایی در خاور نزدیک و میانه" که توسط جمعی از تاریخدانان به ویژه جهانشاه درخشانی ارائه شده است، واژهٔ "مَدَه" در نوشتارهای میانرودان به نادرست به معنای عام سرزمین ترجمه شده است که با برخی از اسناد باستانی سازگار نمی باشد. بر پایهٔ این نظریه دست کم از هزارهٔ سوم پیش از میلاد مادها در بخش های غربی ایران حضور داشته اند. [۱۶]
بر پایه برخی منابع مادها میان قرون ۹ تا ۷ پیش از میلاد حکومتی یکپارچه برای سرزمین های مادی تشکیل ندادند و در این رابطه برخی معتقدند که به نظر می رسد آن چه در بارهٔ نهادهای تمدنی و حکومتی مادها در متون تاریخی ( هردوت و پس از وی ) روایت شده است، تصویری متعلق به هخامنشیان و پارس ها باشد که سپس به تن و قامت مادهایی که روزگارشان گذشته بود، پوشانده و بازسازی شده است. [۱۷] . آن چه از متون آشوری - که اسنادی معاصر با دوران مادها هستند - برمی آید، آن است که مادها از سدهٔ نهم تا هفتم پ. م. نتوانسته بودند چنان پیش رفتی بیابند که سبب هم گرایی و اتحاد و سازمان یافتگی قبایل و طوایف پراکندهٔ ماد بر محور یک رهبر و فرمان روای برتر و واحد - که بتوان وی را پادشاه کل سرزمین های مادنشین نامید؛ آن گونه که هرودوت، دیاکو را چنین می نماید، شده باشد. [۱۸] پادشاهان آشور در ضمن لشکرکشی های پرشمار خود به قلم رو سکونت مادها، همواره با شمار فراوانی از «شاهان محلی» ( حاکمان مستقل شهرهای مختلف ) روبه رو بوده اند و نه یک پادشاه واحد حاکم بر کل سرزمین های مادنشین. [۱۹][۲۰]
تاریخ ایران
همچنین بخوانید: شاهان ایران • گاهشمار تاریخ ایران
[نمایش]پیش از آریایی ها
[نمایش]پیش از اسلام
[نمایش]ایران در دوران خلافت
[نمایش]ایران پس از اسلام
[نمایش]ایران در دوره ترکان
[نمایش]ایران در دوره مغول
[نمایش]ایران در دوران ملوک الطوایفی
[نمایش]حکومت های ملی
نمایش • بحث • ویرایش
شاهنشاهی ماد در زمان هووخشتره به بزرگ ترین پادشاهی غرب آسیا حکومت می کرد و سراسر ایران را آن چنان که در نقشه سرزمین ماد هویدا است برای نخستین بار در تاریخ به زیر یک پرچم آورد. هوخشتره بنیانگذار اولین قدرت ایرانی بود. پایه گذاری دولت ماد به عنوان نخستین دولت بر پایه وحدت اقوام مختلف ساکن فلات ایران با مشترکات و پیوندهای فرهنگی را باید به عنوان مهم ترین رویداد در تاریخ ایران به شمارآورد.
مجموعه لشکرکشی های آشور به سرزمین ماد در قرن هشتم پ. م. و خطر حمله از غرب به وسیله دولت زورمند آشور، نیاز تشکیل یک دولت متمرکز را برای مادها که جدیدترین مهاجران به زاگرس بودند بوجود آورد.
هرودوت می نویسد:
آشوری ها در آسیا پانصد سال حکومت کردند، اول مردمی که سر از اطاعت آن ها پیچیدند، مادها بودند. اینان برای آزادگی جنگیدند، رشادت ها کردند و از قید بندگی رستند.
محتویات [نمایش]
منابع و مآخذ تاریخ دوران ماد [ویرایش]
نخستین اشاره به قوم ماد در کتیبه ای است که گزارش حمله شلمانسر سوم به سرزمین موسوم به پارسوا، در کوه های کردستان، ( سال ۸۳۷ ق م ) بر آن ثبت شده. مادها از نژاد هند و اروپایی به شمار می روند و محتمل است که در تاریخ هزار سال قبل از میلاد از کناره های دریای خزر به آسیای باختری آمده باشند. اکنون با کاوش در مناطق غرب ایران از مادها آثاری در تپه هگمتانه در دست است. تپه هگمتانه تپه ای تاریخی با پیشینه ای متعلق به دوران ماد است[نیازمند منبع]. روایات مورخین یونانی نیز حاکی است که این شهر در دورهٔ مادها ( از اواخر قرن هشتم تا نیمهٔ اول قرن ششم قبل از میلاد ) ، مدتها مرکز امپراتوری مادها بوده است و پس از انقراض آنها نیز به عنوان یکی از پایتخت های هخامنشی ( پایتخت تابستانی ) به شمار می رفته است. گفته های هرودوت مورخ یونانی، در قرن پنجم قبل از میلاد، مهم ترین ماخذ تاریخی در این مورد است. در حقیقت برای نوشتن تاریخ سلسله ماد اولین بار در نیمه دوم قرن پنجم قبل از میلاد هرودوت مورخ یونانی کوشش کرده است.
در کتیبه های تیگلت پیلسر سوم که در قرن هشتم پیش از میلاد نوشته شده است، و سناخریب و اسرحدون و شلمانسر سوم نیز به ناحیه ماد اشاره کرده اند.
از برخی از مطالب تورات نیز برای اطلاع از تاریخ ماد، می توان استفاده کرد. لیکن در حقیقت برای نوشتن تاریخ سلسله ماد اولین بار در نیمه دوم قرن پنجم قبل از میلاد هرودوت مورخ یونانی کوشش کرده است.
سرزمین ماد [ویرایش]
نوشتار اصلی: سرزمین ماد
سرزمین ماد ۶۷۵ پ. م.
ماد نام سرزمینی بود که تیرهٔ ایر . . .
بسیاری از مورخان باستان، به صراحت، مادها را «آریایی» خوانده اند. [۳][۴][۵]. واژگان بازمانده از گویش مادی [مانند: Farnah ( = فر ) ؛ Paradayda ( = پردیس ) ؛ Vazraka ( = بزرگ ) ؛ Vispa ( = همه ) ؛ Spaka ( = سگ ) ؛ Mitra ( = مهر ) ؛ Xshayathia ( = شاه ) ] [۶] [۷]؛ [۸] در زبان پارسی باستان، و نیز تصریح «استرابون» به «آریایی» بودن زبان مادها و پیوند و همسانی آن با زبان های پارس و بلخ و سغد و سکاها [۹] [۱۰] و نیز کلام داریوش بزرگ ـ که زبان مادها و پارس ها را در یک گروه قرار می دهد [۱۱]، نشانهٔ از «آریایی» بودن زبان مادهاست.
... [مشاهده متن کامل]
بناهای مذهبی ( معابد ) یافته شده در سکونت گاه های مادها [۱۲] و نیز نام های خاص مادی که با اسامی دینی آریایی ترکیب شده اند ( مانند: Mazdakku، Bagparna، Auraparnu، Artasiraru، Bagdatti، Bagmashda ) به آشکارا تعلق مذهبی قوم ماد را به اندیشه ها و آیین های دینی هندوایرانی ( آریایی ) و شاید زرتشتی، نشان می دهد. [۱۳]
نام شاهان و سرداران ماد که در متون آشوری و یونانی و پارسی باستان ذکر گردیده اند ( مانند: فْرَوَرتی، اوُوَخْشَترَ، اَرشْتْی وَییگَ، شیدیرپَرنَ، تَخمَ سپادَ و… ) همگی به آشکارا «آریایی» هستند. [۱۴][۱۵]
برخی مدعی هستند بر پایهٔ نظریهٔ "حضور دیرین مردم آریایی در خاور نزدیک و میانه" که توسط جمعی از تاریخدانان به ویژه جهانشاه درخشانی ارائه شده است، واژهٔ "مَدَه" در نوشتارهای میانرودان به نادرست به معنای عام سرزمین ترجمه شده است که با برخی از اسناد باستانی سازگار نمی باشد. بر پایهٔ این نظریه دست کم از هزارهٔ سوم پیش از میلاد مادها در بخش های غربی ایران حضور داشته اند. [۱۶]
بر پایه برخی منابع مادها میان قرون ۹ تا ۷ پیش از میلاد حکومتی یکپارچه برای سرزمین های مادی تشکیل ندادند و در این رابطه برخی معتقدند که به نظر می رسد آن چه در بارهٔ نهادهای تمدنی و حکومتی مادها در متون تاریخی ( هردوت و پس از وی ) روایت شده است، تصویری متعلق به هخامنشیان و پارس ها باشد که سپس به تن و قامت مادهایی که روزگارشان گذشته بود، پوشانده و بازسازی شده است. [۱۷] . آن چه از متون آشوری - که اسنادی معاصر با دوران مادها هستند - برمی آید، آن است که مادها از سدهٔ نهم تا هفتم پ. م. نتوانسته بودند چنان پیش رفتی بیابند که سبب هم گرایی و اتحاد و سازمان یافتگی قبایل و طوایف پراکندهٔ ماد بر محور یک رهبر و فرمان روای برتر و واحد - که بتوان وی را پادشاه کل سرزمین های مادنشین نامید؛ آن گونه که هرودوت، دیاکو را چنین می نماید، شده باشد. [۱۸] پادشاهان آشور در ضمن لشکرکشی های پرشمار خود به قلم رو سکونت مادها، همواره با شمار فراوانی از «شاهان محلی» ( حاکمان مستقل شهرهای مختلف ) روبه رو بوده اند و نه یک پادشاه واحد حاکم بر کل سرزمین های مادنشین. [۱۹][۲۰]
تاریخ ایران
همچنین بخوانید: شاهان ایران • گاهشمار تاریخ ایران
[نمایش]پیش از آریایی ها
[نمایش]پیش از اسلام
[نمایش]ایران در دوران خلافت
[نمایش]ایران پس از اسلام
[نمایش]ایران در دوره ترکان
[نمایش]ایران در دوره مغول
[نمایش]ایران در دوران ملوک الطوایفی
[نمایش]حکومت های ملی
نمایش • بحث • ویرایش
شاهنشاهی ماد در زمان هووخشتره به بزرگ ترین پادشاهی غرب آسیا حکومت می کرد و سراسر ایران را آن چنان که در نقشه سرزمین ماد هویدا است برای نخستین بار در تاریخ به زیر یک پرچم آورد. هوخشتره بنیانگذار اولین قدرت ایرانی بود. پایه گذاری دولت ماد به عنوان نخستین دولت بر پایه وحدت اقوام مختلف ساکن فلات ایران با مشترکات و پیوندهای فرهنگی را باید به عنوان مهم ترین رویداد در تاریخ ایران به شمارآورد.
مجموعه لشکرکشی های آشور به سرزمین ماد در قرن هشتم پ. م. و خطر حمله از غرب به وسیله دولت زورمند آشور، نیاز تشکیل یک دولت متمرکز را برای مادها که جدیدترین مهاجران به زاگرس بودند بوجود آورد.
هرودوت می نویسد:
آشوری ها در آسیا پانصد سال حکومت کردند، اول مردمی که سر از اطاعت آن ها پیچیدند، مادها بودند. اینان برای آزادگی جنگیدند، رشادت ها کردند و از قید بندگی رستند.
محتویات [نمایش]
منابع و مآخذ تاریخ دوران ماد [ویرایش]
نخستین اشاره به قوم ماد در کتیبه ای است که گزارش حمله شلمانسر سوم به سرزمین موسوم به پارسوا، در کوه های کردستان، ( سال ۸۳۷ ق م ) بر آن ثبت شده. مادها از نژاد هند و اروپایی به شمار می روند و محتمل است که در تاریخ هزار سال قبل از میلاد از کناره های دریای خزر به آسیای باختری آمده باشند. اکنون با کاوش در مناطق غرب ایران از مادها آثاری در تپه هگمتانه در دست است. تپه هگمتانه تپه ای تاریخی با پیشینه ای متعلق به دوران ماد است[نیازمند منبع]. روایات مورخین یونانی نیز حاکی است که این شهر در دورهٔ مادها ( از اواخر قرن هشتم تا نیمهٔ اول قرن ششم قبل از میلاد ) ، مدتها مرکز امپراتوری مادها بوده است و پس از انقراض آنها نیز به عنوان یکی از پایتخت های هخامنشی ( پایتخت تابستانی ) به شمار می رفته است. گفته های هرودوت مورخ یونانی، در قرن پنجم قبل از میلاد، مهم ترین ماخذ تاریخی در این مورد است. در حقیقت برای نوشتن تاریخ سلسله ماد اولین بار در نیمه دوم قرن پنجم قبل از میلاد هرودوت مورخ یونانی کوشش کرده است.
در کتیبه های تیگلت پیلسر سوم که در قرن هشتم پیش از میلاد نوشته شده است، و سناخریب و اسرحدون و شلمانسر سوم نیز به ناحیه ماد اشاره کرده اند.
از برخی از مطالب تورات نیز برای اطلاع از تاریخ ماد، می توان استفاده کرد. لیکن در حقیقت برای نوشتن تاریخ سلسله ماد اولین بار در نیمه دوم قرن پنجم قبل از میلاد هرودوت مورخ یونانی کوشش کرده است.
سرزمین ماد [ویرایش]
نوشتار اصلی: سرزمین ماد
سرزمین ماد ۶۷۵ پ. م.
ماد نام سرزمینی بود که تیرهٔ ایر . . .
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٨)