ماخذ

/ma~Axez/

    basis
    origin
    source

مترادف ها

alloy (اسم)
بار، عیار، درجه، ماخذ، الیاژ فلز مرکب، ترکیب فلز با فلز گرانبها، الودگی، شایبه

basis (اسم)
ماخذ، زمینه، پایه، اساس، بنیاد، مبنا، بنیان، مستمسک

source (اسم)
ماخذ، مایه، خاستگاه، منشاء، مبدا، منبع، سر چشمه، عین، چشمه، مصدر، مایه مبداء

datum (اسم)
اطلاع، ماخذ، داده

origin (اسم)
سر، ماخذ، سنخیت، اصل، عنصر، خاستگاه، منشاء، مبدا، سرمایه، سر چشمه، نسب، مصدر، اصل بنیاد

پیشنهاد کاربران

منابع
تلفظ این واژه بر من دشوار است : )
مَء خَذ
منبع یا منشأی که چیزی از آن گرفته شده باشد.
منابع

مبدا

بپرس