confound (فعل)گیج کردن، پریشان کردن، سراسیمه کردن، مات کردنamaze (فعل)مات کردن، خیره کردن، مبهوت کردن، متعجب ساختن، متحیر ساختن، سردرگم کردنastonish (فعل)گیج کردن، متحیر کردن، مات کردن، خیره کردن، مبهوت کردن، متعجب ساختن، سرگشته کردنcheckmate (فعل)مات کردن، شهمات کردن، شکست دادن
مات کردن به معنی صاف کردنهمات: واژه ی مات در شترنج با واژه های میّت و موت به معنی مردن همریشه می باشد. در اصل مات شدن در بازی شترنج به معنی مردن است.تیره کردنمات کردن به معنای صاف کردن+ عکس و لینک