مات

/mAt/

    open-mouthed
    astonished
    opaque
    pale
    dull
    absent
    abstracted
    blur
    blurry
    flat
    matte
    translucent
    checkmated
    [glass.] mat or groumd
    frosted
    hundreds
    slap-happy

فارسی به انگلیسی

مات بودن
opacity

مات رنگ شدن
pale

مات شدن
blur, to be astonished or stupefied, to be checkmated

مات و مبهوت
dumbstruck, thunderstruck, bedazzle

مات و مبهوت کردن
dazzle, dumbfound, dumfound, electrify, fascinate, flabbergast, petrify

مات و متحیر کردن به طور ناگهانی و شدید
astound

مات کردن
amaze, blur, confuse, mat, checkmate, to checkmate, to mat, to stupefy

مات کردن به علت زرق و برق
bedazzle

مات کردن شیشه
frost

مترادف ها

mate (اسم)
کمک، جفت، مات، دوست، شاگرد، همسر، رفیق، لنگه، همدم

checkmate (اسم)
مات

dumb-struck (صفت)
مبهوت، مات، مات ومبهوت

confounded (صفت)
گیج، نفرین شده، مبهوت، مات، مضطرب، سر در گم، لعنت شده

aghast (صفت)
مبهوت، وحشت زده، مات

astonished (صفت)
مبهوت، مات، متعجب، متحیر

opaque (صفت)
مات، مبهم، غیر شفاف، کدر

checkmated (صفت)
مات

quizzical (صفت)
مات، شوخ، عجیب و غریب

پیشنهاد کاربران

در پهلوی مات معنای مادر و در فارسی همان واژه مادیان می شود
opaque
( مات ) به معنی ( مردن ) یک واژه پارسی/فارسی است.
از زبان فارسی به ( زبان عربی ) نیز راه پیدا کرده است.
و نیز به زبان ( اسپانیایی ) .
در بازی شطرنج/چترنگ:
کیش مات/ Checkmate
در اسپانیایی واژه ی ( ماتادور ) نیز از همین ریشه است، به معنی کُشنده ی گاو/killer یا همان گاوکُش که ما ( گاوباز ) می گوییم.
...
[مشاهده متن کامل]

opaque در مورد رنگ
دوستان واژگان هندواروپایی متعلق به هیچ زبان خاصی نیستند. کلماتی مثل پدر و مادر و برادر و گران و . . . . . همگی کلمات مشترک هستند و هیچکس نمیتواند بگوید متعلق به زبان فارسی یا ژرمن یا لاتین است. اما چیزی که روشن است زبانهای ترکی و فارسی و عربی علیرغم اینکه از خانواده های کاملا متفاوتی میباشند به هم واژه هایی رو قرض داده اند، ولی واژه های عربی و ترکی در زبان فارسی کامل قابل تمیز دادن هستند و همچنین کلمات فارسی و عربی در زبان ترکی. البته یک نکته دیگر اینکه تاریخ وام واژه ها در زبان ترکی و فارسی قدیمیتر از آن چیزیست که قبلا تصور میشد حتی قبل از اسلام. ولی با این وجود باز هم با تیزبینی قابل تشخیص هستند.
...
[مشاهده متن کامل]

از دیدگاه بنده بهتر است که زیبایی را هم در تفاوت و هم اشتراکات زبانها را دریابیم و تعصب را مجال ندهیم.

بی رنگ
آقای باقری جان
پدر واژه ای فارسیست نه یونانی
پدر واژه اوستایی آن Patar که از Pat ar ساخته شده و به چم کسی که کار او نگه داری و پائیدن از خانه است. در زبان آلمانی به شکل Vater نوشته می شود چون زبان پارسی از آلمانی بسیار کهن تر است این واژه را با حرف[ P ] می نویسند که لاتین آن هم همینطور است مانند پدر روحانیPater در کلیسای کاتولیک. مادر واژه اوستایی آن Matar که از دو بخش Mat ar تشکیل شده , بخش دوم در اصل نام کنند کار را بیان می کند. چون کار مادر در خانه این بوده که آنرا آرایش و زیور می کرده و مادر به چم زیور کننده است. در زبان آلمانی به آن Mutter می گویند. برادر واژه اوستایی آن Bratar است. در گذشته کار برادر در خانه این بوده که کارهایی مانند هیزم آوردن برای سوخت تنور ویا گرم کردن خانه بیاورد [ بار آور ] به چم برادر است. می رسیم به واژه دختر واژه اوستایی آن Dukhtar که از دو بخش دوخت و آر تشکیل شده و به کسی می گویند که کارش دوشیدن پستان گاو و گوسفند و دیگر چهار پایان اهلی در خانه بوده است. آلمانی آن می شود Tochter با توجه به مفهوم این اعضای خانواده بوسیله زبان اوستا می شود پی برد که سیستم جامعه در آنزمان دامپروری و کشاورزی بوده و پدر و مادر برادر و خواهر چه نقشی در خانه داشته و دین زرتشت بسیار کهن است.
...
[مشاهده متن کامل]

فیل هم معرب شده ی پیل در زبان فارسیست.
آفریننده هم کاملا فارسی است . عزیزم

ماتیدن = مات و مبهوت شدن
ماتاندن = کسی را مات و مبهوت کردن.
مات ( Mat ) در زبان ترکی به معنی مبهوت است
با سلام آقای طباطبایی عزیز! مگر واژه ی بیگ به معنی بزرگ ترکی نیست؟ لطفا بفرمایید آیا با واژه ی انگلیسی big به معنی بزرگ هم ریشه و هم معنی هست یا نه؟ واژه ox به معنی گاو نر همان" اؤکوز "ترکی هست یا نه؟
...
[مشاهده متن کامل]
crator آفریننده انگلیسی همان کردگار فارسی هست یا نه؟ واژه ی father پدر و آفریننده انگلیسی همان" فاتر" عربی هست یا نه؟ پدر فارسی همان پاپ یا پتروس یونانی هست یا نه؟ پس هر زبانی با زبان های دیگر در ارتباط و تقابل است از آنها واژه می گیرد و ممکن است واژه ای را وام بدهد. واژه ی elephant همان الفیل عربی است و هزاران واژه ای دیگر از همین دست.

مات واژه ی ایرانی است آقای باقری، هیچ یک از واژه های ترکی همریشه با هیچ یک از واژه های زبان های اروپایی نیست، چون ریشه اش آلتایی می باشد، از این دست واژه هایی که می بینید همه ریشه ی هندو - اروپایی دارند. خواهش مندیم ندانسته چیزی ننویسید.
مات : [اصطلاح علم جَفر] از قاف تا ظا را که عدد آنها جزو صدگان است را می گویند.
خشک . تار . بدون برق زدن .
مات در زبان ترکی و فارسی به معنی ساکت ماندن به علت حیرت و تعجب بیش از اندازه می باشد طوری که از تعجب زبان انسان بند آید . واژه مات ترکی و فارسی با کلمه ی Mute انگلیسی به یک معنا و از یک ریشه است . در زبان انگلیسی هم Mute به معانی : گنگ، لال، بی صدا، بی زبان، صامت، کسر کردن، خفه کردن آمده است. در زبان ترکی همچنین به آب ساکت و بی حرکت مات گفته می شود.
...
[مشاهده متن کامل]

- this child is both deaf and mute
- این کودک هم کر و هم لال است.

در زبان لری بختیاری به معنی
جسور. اسرار.
مات نها تا بوردس سر کار::
آنقدر اسرار کرد تا او را سر کار
برد*شغلی به او داد*
Mat
کدر . بدون برق و دخشش .
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٦)

بپرس