لیزر، اشعه لایزر
مترادف ها
پیشنهاد کاربران
LASER light amplification by stimulated emission of radiation [leizə] تقویت نور با گسیل القایی تابش/ لیزر {ا}: ابزاری که پرتو بسیار نازکی از نور تولید می کند که انرژی های زیادی در آن متمرکز بوده و از آن
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
می توان برای عمل جراحی بر روی نواحی کوچک ناهنجاری، بدون آسیب رساندن به بافت های ظریف اطراف ( به عنوان مثال در جراحی لنز چشم ) و همچنین برای بریدن یا چسباندن بافت استفاده نمود. لیزر همچنین برای رفع انسداد عروق کرونر تنگ شده توسط آتروم، حذف انواع خاصی از خال مادرزادی، درمان نورویش داخل بافت پوششی گردن رحم و وریدهای واریسی و در برسایش آندومتر مورد استفاده قرار می گیرد.
پَرتوئک. /partoak/
به جای اینکه دو ساعت راجع به لیزر توضیح بدید جواب دو کلمه ای رو بگید خودمان می دونیم لیزر چه کارهایی انجام میده در جدول می خوایم بدونیم چیه که اونم میشه پر
فرشید= لیزر، Laser= اَفشید، فروز، تابانه، شیدانه، شیدوار، فرشیدکُیان، اَفروز، پُرشید، پرشید، فرنورکُیان، فرپُرتاب، فرتاب کُیان، پُرتاب، فرتاو، فرتاب، برتاب، فراتاو
برگرفته از فرهنگ نامه ( ( چیلو ) ) .
... [مشاهده متن کامل]
اسل شناسی واژگان فارسی از ( ( زبان روزمره ) ) و ( ( زبان سازی دیرینه و نو ) ) .
نویسنده:
# امیرمسعودمسعودی مسعودلشکر نجم آبادی
# آسانیک گری
# asanism
# asaniqism
راهنمای بهره برداری و اسفایده.
ساختار نوشته شدن برابری واژه ها :
اسل= ساختگی= اسل های دیگر
برگرفته از فرهنگ نامه ( ( چیلو ) ) .
... [مشاهده متن کامل]
اسل شناسی واژگان فارسی از ( ( زبان روزمره ) ) و ( ( زبان سازی دیرینه و نو ) ) .
نویسنده:
# امیرمسعودمسعودی مسعودلشکر نجم آبادی
# آسانیک گری
راهنمای بهره برداری و اسفایده.
ساختار نوشته شدن برابری واژه ها :
اسل= ساختگی= اسل های دیگر
اشک مارمولک
لِیزِر
فَرتاو ، فرتاب ، بَرتاب، فَرشید، بَرشید، پُرتاب ، پُرشید
شیدوار ، اَفروز ، فُروز ، تابانه ، شیدانه ، اَفشید
به گمان واژه سازان انگلیسی با یک تیر دو نشان زدند هم گونه ای سَرواژه ساختند که روان و کوتاه و زیباست هم اشاره به نور و تاب دارد .
... [مشاهده متن کامل]
واژه های light انگلیسی و Licht آلمانی و lux لاتینی هر سه با L آغاز می شوند و وات های ( T، X = ( iks که به وات S نزدیک است دگریده و پسوندer که کُنندگی را میرساند به آن افزوده شده است . واژه ی روز پارسی و روخ در افروختن با این واژه های اروپایی هم ریشه است و به این سان واژه ی Laser به گونه ای ناسرراست
( غیرمُستقیم ) همان روزار است.
فَرتاو ، فرتاب ، بَرتاب، فَرشید، بَرشید، پُرتاب ، پُرشید
شیدوار ، اَفروز ، فُروز ، تابانه ، شیدانه ، اَفشید
به گمان واژه سازان انگلیسی با یک تیر دو نشان زدند هم گونه ای سَرواژه ساختند که روان و کوتاه و زیباست هم اشاره به نور و تاب دارد .
... [مشاهده متن کامل]
واژه های light انگلیسی و Licht آلمانی و lux لاتینی هر سه با L آغاز می شوند و وات های ( T، X = ( iks که به وات S نزدیک است دگریده و پسوندer که کُنندگی را میرساند به آن افزوده شده است . واژه ی روز پارسی و روخ در افروختن با این واژه های اروپایی هم ریشه است و به این سان واژه ی Laser به گونه ای ناسرراست
( غیرمُستقیم ) همان روزار است.
پارسی " فراتاو " در نسک : فرهنگ برابرهای پارسی واژگان بیگانه از ابوالقاسم پرتو .
لیزر مخفف"تقویت نور به وسیله ی امواج تحریک شده "است.
به انگلیسی:
Light Amplification by Stimulated Emission of Radiation
به انگلیسی:
نوعی موج الکترومغناطیس ( مانند نور ) که فوتون های آن همسان باشند، اگر نور عادی را مانند راه رفتن چند نفر در نظر بگیریم نور لیزر شبیه رژه ی منظم یک دسته سرباز است.