لیز = آرامش/امنیت/خانه و هر ارامش و امنیتی ، در ژرمنی"Lager" ( =بستر/لیزگاه )
انگلیسی "lair, "to lie down, lay. " ( =لیزگاه، درازکشیدن ارامش )
در فریزی کهنledza
ژرمنی باستان *legh -
المانی Stalag/stammlagerا=کمپ ,
لیز به معنی اندک و ریز نیز بوده است . مانند "چیز لیز" به معنی "چیز اندک".
لیز اصل تلفظش در پارسی کلاسیک لوز است به معنی پناهگاه ، و نیز به معنی مچاله شدن یا همان لوچ شدن
در گویشهای فارسی و گویشهای شمالی و جنوبی و گویشهای استان پارس مثل اچمی ، برخی مواقع حرف و به ایی ابدال میشود مثل پول _پیل ، خون_خین ، و آنها لوز را لیز تلفظ کنند
لیر لکی:خانه.
لیز لری:خانه.
واژه نامه البرزیکا
سُوت=جای سُر، لیز، شیب بسیار زیاد در کوهستان
سُوته پلنگ=جایی که پلنگ هم سُر می خوره چه برسه به ما.
( محلی در روستای اسپی داران )
جعفر کوه زاده
در زبان لری به آشیانه یا محل ارامش انسان لیز می گویند
در لری بروجردی �لیج� است.
دَسِم لیجهَ برابرِ دستم لیزه است.
در لری به معنی پناه گرفتن و سرپناه. مانند "شولیز" که به معنی آرامش و پناه شبانه است.
زبان لری زبانیست که کمترین دگرگونی را در گذشته تا اکنون داشته
به لری میگویم لیزم ره ( رفت )
یعنی سر خوردم. . . یا شِولیز . یعنی اسکان امن شبانه. محل اتراق
لیز یعنی محل امن و ارامش
در زبان لری بختیاری به معنی
آرامش. تسکین
Lez