لیبرال

/liberAl/

    broad
    liberal
    large-minded
    left

فارسی به انگلیسی

لیبرال کردن
liberalize

پیشنهاد کاربران

معنی و ریشه های کلمه لیبرال از سایت:
https://www. etymonline. com/search?q=Liberal
liberal ( adj. )
This is conjectured to be from PIE *leudh - ero - , which probably originally meant "belonging to the people, " though the precise semantic development is obscure; but compare frank ( adj. ) . This was a suffixed form of the base *leudh - ( 2 ) "people" ( source also of Old Church Slavonic ljudu, Lithuanian liaudis, Old English leod, German Leute "nation, people; " Old High German liut "person, people" ) .
...
[مشاهده متن کامل]

معنی دقیق کلمه liberal مبهم است.
احتمالا اصل آن leudh - ero - به معنی "متعلق به مردم" باشد.
این کلمه پسوندی از پایه *leudh - "" به معنی "مردم" بود.
ریشه این کلمه در زبان اسلاوی قدیم: ljudu
ریشه این کلمه در زبان لیتوانیایی liaudis
ریشه این کلمه در زبان انگلیسی باستان leod
ریشه این کلمه در زبان آلمانی: liut
معنی آن در زبان آلمانی: ملت، مردم
معنی آن در زبان آلمانی قدیم: شخص و مردم است.
کلمه liberal را با قید frank به معنی صمیمانه، مقایسه کنید.

آزادش:لیبرال.
آزادشی:لیبرالی
آزادشگرا:لیبرالیزم.
آزادشیگرایی:لیبرالیزمی.
آزادشیگرایانه:لیبرالیستی.
آزادشگرانه:لیبرالیست.
ازادیخواه . . . . .
بسم الله الرحمن الرحیم
بافرو پاشی نظام پادشاهی محمد رضا شاه پهلوی ویا دیگر نظام های سلطه ویا بهم ریختن اوضاع وجو سیاسی حاکم برهر جامغه ای، بعضا ویا همه در جستجوی ارزش ویا علمی برای بوجود آورن جوی پایدار برای حفظ حریم خود، بصورتی شتابزده چنگ بر ریسمان ویا هر ریسمانی انداخته، وضمن تبرئه کردن خود، دیگران را متهم به نالایقی وبی کفایتی
...
[مشاهده متن کامل]

میکنند، وهمچنان خود را پیروز میدان ارزشها دانسته
وخواهان همایت همگانی از ارزشهای بدست آمده میباشند که در این راستا من ناصرکارلوس بیاد علم خمینی افتادم ، که از راه نرسیده خود را به گورستان بهشت زهرا رساند و گفت: سن الله صبر اله صبر اله
بیر سوز وارمدی بیرسوز واروم دی ، حاج احمد آقا عبامو ال عبا مومو آل تا کی محمد رضا شاهه دیدییم، ' های های میللت های های میللت من گلمیشم دولت تشکیل ورم ، همین الآن تشکیل وری رم، بعد دییرکه : منییم یریم دوزامللی دیی منی آپاروز بوییه منبره ددیلر فرمان ور جرًقیل گتیره
ددی یوخ او چوخ بویوه مبر دی جیک کیلاسی ایستییرم رفیق دوست گفت : گل منیم گتومون اوستونه ، خمینی ددی یوخ، حالارفت بلای بلیزر گفت من به رفتارهای فراماسونری یعنی همان سنگ
تراشان فرانسه اعتراض دارم، حرف اینجاست معمولا
دولتها برای رسیدن به قدرت از پاکی وصداقت دیگران ویا به عبارت دیگر وز علم مذهب شمشیر کفر
میسازند وتا قطع فریاد هر عدالت خواهی با حیله ها
ونیرنگهای زشت به تشکیل حکومت ویا به حکومت ادامه میدهند آیا به جانیست که مادر مقابل این گونه رفتارها بجای علامت سکوت از علامت قیام استفاده کنیم وپایداری و پایمردی خود رادر راه خدای رحمن یعنی حاکمیت حکومت قرآن بر مردم در سراسر جهان قیام کنیم؟ ارادتمندناصر کارلوس مدیر کل حوزه اندیشه ومعارف اسلامی در جهان

حق مدار
لیبرال [فرانسوی ] به معنای آزادیخواه.
لیبرال ( liberal ) [انگلیسی] به معنای آزادیخواه.
لیبرو [ایتالیایی] به معنای آزاد.

آزاده، خواهان آزادی، بلند نظر
که البته باید دقت داشت که لیبرال را نباید با لیبرترین که یکی از تعاریف آزادی و به نوعی نظریه های آزادی ست اشتباه گرفت.
خواستار ازادی و رهایی
( امر وزه ) "احزاب لیبرال ممکن است بسته به
مکانشان ( موقعیت صف بندی احزاب ) میانه، میانه گرایی، یا راست میانه باشند ( ویکی پدیا ذیل لیبرال ) ". زمینه تاریخی آن در انقلاب فرانسه صفوف ضد فئودالیسم که اقدامات آزادیخواهانه داشتنداست. وبه تمامی رساننده آزادیخواهی نیست از طرفی کارکرد احزاب لیبرال، معنای میانه را به آن الصاق کرده است.
...
[مشاهده متن کامل]

روشن فکر ، آزاد اندیش، منطقی
به آرایه وسیعی از ایده ها و تئوری های مرتبط دولت اطلاق می شود که آزادی شخصی را مهم ترین هدف سیاسی می داند.
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)

بپرس