لیاقت

/liyAqat/

    merit
    worth
    capability
    efficiency
    ably _
    caliber
    capacity
    competence
    desert
    makings
    qualification

فارسی به انگلیسی

لیاقت ان را ندارد
he is not worthy of it.he does not deserve it.

لیاقت رهبری
leadership

مترادف ها

ability (اسم)
توانایی، قابلیت، شایستگی، لیاقت، استطاعت، صلاحیت، سررشته

capability (اسم)
توانایی، قابلیت، لیاقت، صلاحیت، سامان، استعداد پیشرفت

potency (اسم)
توانایی، لیاقت، قدرت، توان، نیرومندی

competency (اسم)
شایستگی، لیاقت، صلاحیت

competence (اسم)
شایستگی، لیاقت، صلاحیت، سررشته، کفایت، خبرگی

merit (اسم)
شایستگی، لیاقت، خدمت، استحقاق، سزاواری

aptitude (اسم)
شایستگی، لیاقت، استعداد، گنجایش، تمایل طبیعی، میل ذاتی

autarchy (اسم)
لیاقت، کفایت، حکومت استبدادی، استبداد، حاکم مطلق، جبار مطلق، خودبسندگی

autarky (اسم)
لیاقت، کفایت، حکومت استبدادی، استبداد، حاکم مطلق، جبار مطلق، خودبسندگی

پیشنهاد کاربران

کاردانی
سزاوار بودن ، شایسته بودن، استحقاق داشتن، حق دریافت چیزی را داشتن، مستحق بودن، محق بودن
به نظر من چون روح خدا در وجود ما هست یعنی بهترینیم بی نقصیم کافی هستیم یعنی ما بخیر از خدا از هر چیزی تو دنیا بزرگتریم از هر نوع پول و ثروتی
شایستگی
ارزش چیزی داشتن
شایستگی چیزی داشتن
به نظر من معنای این کلمه:
لیاقت، شایستگی، صلاحیت، و توانایی
این واژه عربی است و پارسی آن اینهاست:
سَچ ( اوستایی )
کَئیتی ( اوستایی: کَئیتیَ )
شایَندی ( پهلوی: شایَندَکیْه )
آتاوی ( پهلوی: آتاویْه )
شایستگی

بپرس