نا پایدار، شل، متزلزل، لکنتی
مترادف ها
پیشنهاد کاربران
لکنتی: [ اصطلاح در تداول عامه]فرسوده و قراضه. نا پایدار، شل، متزلزل
( ( پژو پیچید توی کوچه باغ . ماه منیر گفته بود "با رنو لکنتی ؟ابدا . آژانس می گیریم "تا بالاخره رضایت داد با پژوی شیرین به عروسی مرجان بروند. ) )
( ( عادت می کنیم ، زویا پیرزاد ، چاپ 23 ، 1390 ، ص 223. ) )
( ( پژو پیچید توی کوچه باغ . ماه منیر گفته بود "با رنو لکنتی ؟ابدا . آژانس می گیریم "تا بالاخره رضایت داد با پژوی شیرین به عروسی مرجان بروند. ) )
( ( عادت می کنیم ، زویا پیرزاد ، چاپ 23 ، 1390 ، ص 223. ) )