تکان دادن، لولیدن، جنبیدن، وول خوردن
خزیدن، لولیدن، مارپیچ کردن
پیچ و تاب خوردن، لولیدن، ناراحتی نشان دادن
طفره زدن، لولیدن، لول خوردن، جنبانیدن، کرموار تکان دادن، حرکت کرموار کردن
تکان خوردن، لولیدن، بیقراری کردن
لولیدن، مارماهی صد کردن، مار ماهی گرفتن
لولیدن، موج دار شدن، پیچ یا تاب خوردن، در دهان قرقره کردن