لوث

/lows/

    pollution
    contamination

فارسی به انگلیسی

لوث شدن
to be slurred over

پیشنهاد کاربران

تکراری، بی مزه، پیش و پا افتاده، کم وجهه
لوث عبارت است از وجود قرائن و اماراتی است که موجب ظنّ قاضی به ارتکاب جنایت یا نحوه ارتکاب از جانب متهم می شود ( ماده ۳۱۴ ق. م. ا )
لوث
واژه ای پارسی که اَرَبیده شُده یِ 《 لود》 دَر آلودَن اَست
آلودَن : آ - لود - اَن
آ - = پیش وَندِ کوتاه شُده به مینه یِ آی اَز آمَدَن
لود = لوث ، ناپاکی ، پَلیدی ، پَلَشتی ، نِگِسی ( نِجاسَت )
- اَن = پَس وَندِ کَردَن ، اَنجام دادَن
احتمال قوی برای قاضی که متهم مجرم است
اماره و علامتی است که به سبب آن برای قاضی گمان به صدق ادعای مدعی پیدا می شود مانند شهادت جمعی از زنان یا شهادت جماعتی از فساق ( زنا کاران )
الودگی
اماره ای که موجب ظن قاضی به درستی ادعای شاکی گردد؛مانند قتل کسی در منزل که ساکنان آن منزل مظنون به قتل ( مورد لوث ) واقع می شوند.
لوث در حقوق کیفری عبارت است از وجود قرائن و اماراتی است که موجب ظن قاضی به ارتکاب جنایت یا نحوه ارتکاب از جانب متهم می شود
Hackneyed
[ل ُ] : در لغت عامیانه به معنای از حد گذراندن است؛ یعنی وقتی آن کار یا موضوع از شدت تکرار و پافشاری یا غیره حُسن و ارزشش را از دست بدهد لوث می شود

بپرس