لوبیا

/lubiyA/

    haricot
    bean
    broad bean
    legume

فارسی به انگلیسی

لوبیا پهن
broad bean

لوبیا چیتی
pinto bean, wax bean

لوبیا سبز
snap bean, green bean, haricot

لوبیا فرنگی
snap bean

لوبیا قرمز
kidney bean

مترادف ها

bean (اسم)
دانه، لوبیا، باقلا، حبوبات، حبه، چیز کم ارزش و جزئی

haricot bean (اسم)
لوبیا

پیشنهاد کاربران

لوبیا واژه ای است معرب که از واژه �لوبی� در زبان آرامی گرفته شده این واژه نیز از زبان سریانی و با همان شکل گرفته شده ولی ریشه اصلی این واژه از زبان مصر باستان و به شکل �لبلب� می باشد چون این دانه خوراکی نخستین بار در مصر پرورش یافته است .
واژه لوبیا
معادل ابجد 49
تعداد حروف 5
تلفظ lubiyā
نوع اسم
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم ) [عربی: لوبیاء، معرب، مٲخوذ از سُریانی] ‹لوبیه، لوویا› ( زیست شناسی )
مختصات ( اِ. )
آواشناسی lubiyA
الگوی تکیه WWS
شمارگان هجا 3
منبع فرهنگ فارسی هوشیار
فرهنگ فارسی معین
لوبیا
دانه ای با نام باستانی که با گذشت زمان نام آن تا اندازه ای شبیه شکل واژه اولیه خود باقی مانده. لوبیایکی از مواد غذائی در تمام دنیا با اشکال متفاوت که بستگی بشکل، رنگ و اندازه این دانه دارد.
بطور مثال لوبیای چشم بلبلی در زبان های دیگر چشم گاوی بخاطر نفطه سیاه با وسط سفید که در میان دانه لوبیا شبیه چسم گاو که در زبان انگلیسی نخود گاوی cowpea نامیده میشود.
...
[مشاهده متن کامل]

واژه لوبیا گرفته شده از واژه سومری لوبو Lu Bu که بهمین صورت وارد زبان عکادی و بشکل لوبو Lubbu و لوپو Luppu باقی مانده که بعدها وارد زبان یونان باستان به لوبیا Lobia با ترجمه نخود گاوی یا خوراک و یا چشم گاو شهرت یافته. لوبیا در اسپانییائی الوبیا Alubia ودر روسی لوبیجا. . Lobija

لوبیا
bean
نام علمی Phasaeolous vulgaris
واژه لوبیا کاملا پارسی است در عربی از واژه انگلیسی فول استفاده می شود در ترکی هم فوسویه این واژه یعنی لوبیا صد درصد پارسی است.
ژاژومک žažumak
میتوانید در همین سایت جستجو کنید
لوبیا کلمه ای آکدی است که وارد زبانهای فارسی و ترکی شده است. در زبان ترکی به صورت لوبیه lobiyə تلفظ میشود
Kidney bean
در پارسی " تلک tolek " در نسک : فرهنگ برابرهای پارسی واژگان بیگانه از ابوالقاسم پرتو .
تلک سرخ = لوبیا قرمز
تلک بوبردی = لوبیا بلبلی

بپرس