لهو و لعب

/lahvola~eb/

    bacchanalian
    frivolity
    pleasure
    amusements
    debauchery

پیشنهاد کاربران

لعب به معنی سرگرمی که مترتب باشد، روی برنامه است. مثل خیال پردازی های بچه گانه ولی در نهایت هیچ سودی و خیری یا نفعی و حتی میشه گفت خسارت و زیانی هم ندارد، لعب است . و لهو هم از این مصادیق ( لعب ) جدا نیست.
معنی کامل لهو:باچیزی بازی کنیم که نقصان ، سستی وکسالت و خستگی ما را برطرف و یا دفع کند.
لَهو و لَعب: بازی و سرگرمی، آنچه مردم را مشغول کند. خوش گذرانی [لعَب: بازی / لَهو: سرگرمی]
شادی، خوشگذرانی، زنبارگی، بازیگوشی،
بزم و سرگرمی، بازی و سرخوشی
زنبارگی، خوشکامگی، بدکاری، بازی، تفنن
هوس رانی

بپرس