لهو

/lahv/

    play
    sportiveness

فارسی به انگلیسی

لهو و لعب
bacchanalian, frivolity, pleasure, amusements, debauchery

مترادف ها

play (اسم)
بازی، تفریح، نمایش، ورزش، نمایشنامه، نواخت، لهو، نواختن ساز و غیره، سرگرمی مخصوص

پیشنهاد کاربران

چون پادشاهان ( باد به هوا ) وایزدها وفرشته ها ودیوها وپری ها وشاهنشاه ها و. . .
در افسانه های کهن مشغول "لهو ولعب وترف وتلف"
لذا برای اساتید تحریف کلمه اهلو ( Ahlaw ) به ( یا از ) لهو ( لاه - لِه - لهواً - لوط - لاط - لات - هوا - واه - هاو ) ریشه دادن نمی پندارند.
...
[مشاهده متن کامل]

واضحه!
چون خودشان اساتید میدانند ومویدان مریدان دارند وپشت مدرک دانشگاهی قایم میشن . . .
ولذا دیگران را سبک مغز می شمارند وراحت فریب می دهند!
. . .
فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَ لا یَسْتَخِفَّنَّکَ الَّذینَ لا یُوقِنُونَ60

( لَ ) در عربی به معنای ( برای ) است و ( هوَ ) به معنای او ، پس ( لَهُوَ ) به معنای برای او است .
غفلت ( از بیانات مقام معظم رهبری )
لهو به معنی سرگرم شدن به کارهای کوچک و غافل ماندن از اهداف و کارهای مهم است ، راغب در مفردات می گوید : لهو چیزی است که انسان را به خود مشغول داشته ، و از مقاصد و اهدافش بازمی دارد .
لطفا طرز نوشتن عربی رو تو کیس بگزارید تا ما بتوانیم منظور رو برسانیم
هوالعلیم
لَهو : سرگرمی. . .
لَهو و لَعب : سرگرمی وبازی. . .
لَهُوَ : ( لَ هُو ) : البته او ؛ همان
در پارسی " ماژ " در نسک : فرهنگ برابرهای پارسی واژگان بیگانه از ابوالقاسم پرتو .

بپرس