زبانه:لهجه.
♦️
نوواژه برای جایگزینیِ #to_accent به معنای تاکید یا تکیه بر بخشی از واژه یا بر واژه ی در جمله کردن؛ با تکیه تلفظ کردن؛ تاکید کردن بر چیزی؛ و جزین
ا↙️
#گاژادن ( gāzhādan ) 👈 گاژ ( ستاکِ برساخته از ریشه ی نیاایرانیِ gaH به معنای آواز خواندن و صدا زدن ) - - دن ( نشانه ی مصدر )
... [مشاهده متن کامل]
( پایینِ صفحه را ببینید. )
🔺 نکته:
ستاکِ حالِ گاژادَن می شود گاژ . ( بسنجید با: ایستادن —� ایست . )
▪️مثال:
۱ - اگر روی نخستین ناد ( نتِ موسیقی ) از هر خط گاژاده بودی ( فشار گذاشته بودی ) نغمه را بهتر نواخته بودی.
۲ - در زبانِ اسپانیایی معمولاً باید روی دو هجای آخرِ واژه ها گاژاد ( فشار گذاشت. )
🔺 توجه:
🔹 #accent
🔹 #گاژه
▪️مثال:
۱ - او یک گاژه ی ( لهجه، اکسنت ) غلیظ و شیرینِ کرمانی داشت، و واژه های بسیاری هم به ما آموخت.
۲ - صد بار گفتم برای تلفظِ caf� باید گاژه ( تاکید و تکیه ) را بگذاری روی هجای دومِ واژه !
🔸 #accented
🔸 #گاژاده
یا: #گاژه دار
▪️مثال:
انگلیسیِ به شدت گاژه دارِ ( لهجه دار ) او را اصلاً نمی شد فهمید. به گمانم اسکاتلندی بود.
🔹 #accentless
🔹 #بی گاژه
▪️مثال:
او یک فارسیِ روان و بی گاژه ( بی لهجه ) داشت، تو گویی که اهلِ هیچکدام از شهرهای ایران نبود و یک راست از دلِ ادب نامه های فارسی بیرون جَسته بود.
🔸 #to_accentuate
🔸 #گاژستن ( گاژِستن )
یا: #گاژین کردن ( یا گاژین گذاشتن )
🔺 نکته:
ستاکِ حالِ گاژِستن می شود گاژین . ( بسنجید با: نشستن —� نشین . )
▪️مثال:
فرزاد همیشه از این شکایت داشت که مردم همیشه روی نکته های منفیِ دیگران گاژین می کنند ( می گاژینند، تاکید می کنند، دست می گذارند، ) نه نکته های مثبتِ دیگران !
🔹 #accentuation
🔹 #گاژینش
یا: #گاژین
▪️مثال:
به علتِ گاژینِ ( تکیه ی ) زیاد رویِ فرازهای بیهوده، بحثِ اصلی در مناظره دود شد و به هوا رفت.
🔸 #accentual
🔸 #گاژینی
یا: #گاژه ای
یا: #گاژه ور
▪️مثال:
شعرهای گاژه ای ( لهجه ای، هجایی، تکیه دار ) هنوز هم در بسیاری از ترانه های مردمی جایگاهِ ارزشمندی دارد.
🔹 #accentually
🔹 #گاژه ورانه
🔸 #to_overaccentuate
🔸 #بیش گاژستن
🔹 #accentuality
🔹 #گاژینایی
یا: #گاژینیگی ( یا گاژینِگی )
🔸 #accentuator
🔸 #گاژیننده
یا: #گاژین گر
🔹 هم ریشه های دیگرِ #گاژستن ، #گاژه ، #گاژین و #گاژینی وار در زبان های ایرانی:
اوستایی 👈 سرود ، ترانه ➖ gāthā
پارتی 👈 آواز خواندن ➖ - niγāy
ختنی 👈 بیتِ شعر 👈 gāha
سغدی 👈 سخن گفتن 👈 ž�y
فارسی 👈 افغان ( لابه، گریه ) ، گاه ( نغمه ) ، گاه ( وقت ) ، نیایش
یغنابی 👈 خواندن ➖ - žoy
یزغلامی 👈 صدا زدن ➖ - ğay
یدغه 👈 سخن گفتن ➖ žāy
سانسکریت 👈 آواز خواندن ➖ gā
سانسکریت 👈 آواز، ترانه ➖ , gītā - gāťu
روسی کهن 👈 قارقار کردن ➖ gajati
روسی 👈 بانگِ زاغچه ➖ gaj
لیتوانیایی 👈 آواز خواندن ➖ gied�ti
پورواهندواروپایی 👈 آواز خواندن ➖ - gēi
🔻🔻🔻
@JavidPajin 👈 فرهنگِ ریشه شناختیِ واژگانِ عمومی و تخصصی
درود بیکران. توجه کنید که:
Dialect🇺🇸 = گویش🇮🇷 = لهجة🇸🇦
Language🇺🇸 = زبان🇮🇷 = لغة🇸🇦
Accent🇺🇸 = لهجه🇮🇷 = لکنة🇸🇦
چند نکته:
۱. پس دیدیم که هم لهجه و هم لکنت هر دو واژگانی عربی هستند که به پارسی راه یافته اند.
... [مشاهده متن کامل]
۲. بایستی بدانیم گویش و لهجه یکسان نیستند، با هم ناهمسانی دارند و در زبانشناسی کاربرد و چم گوناگونی دارند.
۳. ما برای واژه ی dialect که از یونانی آمده برابرِ پارسی گویش را داریم. اما برای واژه ی انگلیسی accent که ریشه ی لاتین دارد وادار به بکارگیری واژه ی عربی لهجه شده ایم که در زبان عربی برای پنداره ی dialect به کار می برند.
۴. بنا به آنچه گفته شد، ما واژه ای با ریشه ی پارسی برای مفهوم Dialect نداریم که نیازمند دوستان زبده و کاربلد در زمینه ی ادبیات و زبان هستیم که برابری برای بیابند یا بسازند ( که به جای لهجه بتوانیم بکار ببریم ) .
آهنگ، واهنگ،
واج آهنگ، وازآهنگ،
واجنگ، وازنگ، واهنگ.
شاید واژه ی "واهَنگ" بهترین واژه به جای لهجه باشد.
واهنگ= آهنگِ سخن گفتن، آهنگِ واجیدن.
واژه ی [گویش] چم خودش را دارد و نباید به جای واژه ی لهجه به کار رود.
لهجه واژه عربی است پارسی آن گویش می شود
لهجه: Accent مانند: لهجه بریتیش ( انگلیسی ) ، آمریکایی، و. . .
گویش: Dialect مانند: گویش گیلکی، مازندرانی و. . .
زبان: Language مثل: زبان ترکی، کردی، لری، عربی و. . .
گویانه