دیکشنری
مترجم
بپرس
له شدن
crush
smash
squash
to be crushed or trod
دنبال کنید
مترادف ها
crush
(فعل)
خرد شدن، شکست دادن، له شدن، پیروز شدن بر، فشردن، چلاندن، با صدا شکستن، فشار اوردن
پیشنهاد کاربران
یعنی نابود شدن پسر توسط غرور دختر
+ عکس و لینک