لقمه را هم جویدن و توی دهان کسی گذاشتن:[ کنایی] تنبل و نالایق بودن او ( چرا به خودت زحمت نمی دهی؟ مثل اینکه لقمه را هم باید جوید توی دهان تو گذاشت )
( صدری افشار، غلامحسین و همکاران، فرهنگ فارسی معاصر )
( صدری افشار، غلامحسین و همکاران، فرهنگ فارسی معاصر )