لغزنده

/laqzande/

    stumble
    to blunder
    slider
    slippery
    satiny
    rickety

مترادف ها

slide (اسم)
ریزش، سر، سرازیری، سراشیبی، کشو، لغزش، لغزنده، سرسره، اسباب لغزنده، پس وپیش رونده، توسراندنی، تبدیل تلفظ حرفی به حرف دیگری

slipper (اسم)
خزنده، تاشو، کفش راحتی، لغزنده

slider (اسم)
لغزنده، سر خورنده

slip-over (اسم)
لغزنده، روکش متکا

slippery (صفت)
دشوار، بی ثبات، لیز، لغزنده، لغزان

slippy (صفت)
دشوار، بی ثبات، لیز، لغزنده، لغزان

slithery (صفت)
لیز، لغزنده

lubricous (صفت)
لغزنده

rattletrap (صفت)
سست، لغزنده، دارای صدای تق تق

پیشنهاد کاربران

لیز، سر، شیب داشتن، شیبدار
سر، لخشنده، لغزان، لیز، لزج، شیبدار، شیبناک

بپرس