دیکشنری
مترجم
بپرس
لطمه زدن
compromise
damage
prejudice
mar
دنبال کنید
فارسی به انگلیسی
لطمه زدن به یا لطمه وارد اوردن به
to injure or damage, to cause a serious interruption to
مترادف ها
endamage
(فعل)
خسارت وارد اوردن، صدمه زدن، اسیب رساندن، لطمه زدن
پیشنهاد کاربران
لطمه وارد آوردن
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها