لطف

/lotf/

    favor
    good turn
    graciousness
    indulgence
    kindness
    elegance
    fineness
    vibes
    grace
    amenity
    codescension

فارسی به انگلیسی

لطف الله
masculine proper name, god's favour, gods favour

لطف سرکارزیاد
thank you (very much)

لطف و برکت الهی
grace

لطف کردن
condescend, deign, favor, to do kindness, to give

لطف کردن به کسی
oblige

لطف کننده
favorer

مترادف ها

boon (اسم)
مزیت، خیر، بخشش، خوبی، احسان، لطف، استدعاء، فرمان یادستوری بصورت استدعا

kindness (اسم)
مهربانی، محبت، خوش قلبی، خدمت، مروت، خوبی، لطف، مرحمت

beneficence (اسم)
بخشش، نیکی، احسان، لطف، نیکوکاری

benignity (اسم)
مهربانی، احسان، لطف، شفقت، خوش خیمی

ethereality (اسم)
لطف

پیشنهاد کاربران

به لطف: به یاری
واژه لطف
معادل ابجد 119
تعداد حروف 3
تلفظ lataf
ترکیب ( اسم مصدر ) [عربی] [قدیمی]
مختصات ( اِ. )
منبع لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی عمید
فرهنگ فارسی معین
فرهنگ فارسی هوشیار
لطف:مهربانی ، بخشش
مرحمت
لطف : مهربانی
مقابل بدی، خوشایندی، مورد خواست ، چیزی که مطابق خواست است و برای طرف کیف و لذت دارد و درد و رنج و آزار ندارد.
دوستان بیش از هفتاد درصد عربی ، ایرانی است ، این واژه هم ایرانی است .
لُطف
به نگر میرسد لُفت را آسانتر از لوفت بتوان لفزید.
می توان لُطف را هم به سورِشِ لُتف به کار بُرد و از آن کارواژه ی لُتفیدن و لُتفاندن برساخت.
لُطف = لُفت ، لُتف
لَطیف = لُفیز ، لُتفیز ( مانند مَویز ) ، لُفتا ، لُتفا ( مانند گویا ، بینا . . . )
...
[مشاهده متن کامل]

مُلاطِفَت = هَم لُفتی ، هَم لُتفی
اِلتِطاف = لُفتیدن ، لُفتَن ، لُتفیدن
اِلتِطاف کُنید = بِلُفتید ، بِلُتفید ، لُفت کنید، لُتف کنید

ایشان نهایت لطف را به من دارند.
ماه ناز
ماه
ماه ناز نین

ماه
ماه ناز
لُطف
می توان بر پایه دانش ریشه شناسی و ساختار دَستوری پارسی از این ستاک کارپایه بَرساخت :
لوفتَن یا لُفتَن مانند بافتَن ، رَفتَن ، روفتَن. . . مَتال :
لُطف کُنید = بِلوفید ، لُفت کنید
لُطف کردید = لُفتید، لُفت کردید
محبت ، کار خوب کردن برای دیگران
در زبان فارسی هخامنشی واژه ( وشنا ) به معنی و چم لطف میباشد
بخشش و محبت و مهربان

ورزیدن علاقه ومهربان بودن

لطف کردن:Kindness کسی که لطف می کند:Kind
این واژه آریایی است با love همخانواده است :
لطف همخانواده با واژهlove است زیرا واژه love به شکل لوف و سپس لوفت درمیاید همانطور که در هلندی به شکل liefde به کار میرود. شرم بر ما که از زبان کهنسالان واژه لوفت را میشنیدیم و میخندیدیم چراکه خود را براساس آموزش مدرسه باسواد و آنها را درس نخوانده و بیسواد میدانستیم.
...
[مشاهده متن کامل]

کرم
این واژه تازى ( اربى ) ست و سپارش مى شود بجاى آن از برابرهاى پارسى بهره جویید: آیَفت Ayaft ( پهلوى: لطف، احسان، هدیه، نفع ، حاجت و . . . ) ، جِدْمان Jedman ( پهلوى: لطف ، محبت ، عنایت ، جبهه ، جبین و . . . ) ، اُمَن Oman ( سانسکریت: لطف ، ملاطفت ، محبت ، مهربانى
...
[مشاهده متن کامل]

، همراهى ) نیکبخشى Nikbaxshi ( پارسى: لطف ، مساعدت ، بخشش نیکو ) نیکنرمى Niknarmi ( پارسى - پیشنهادى: لطف ، ملاطفت ، مهربانى ، ملایمت ) پَرساد Parsad ( سنسکریت: پْرَسادَ ساخته شده است:لطف، مهربانى، احسان ) سومنا Sumna ( سنسکریت: سومنَ ساخته شده است: لطف، مهربانى، احسان )
آنوم Anum ( سنسکریت: اَنومَتی : لطف، مهربانى، احسان )

این واژه عربی است و پارسی آن این واژه هاست: پَرساد parsãd که از سنسکریت: پْرَسادَ ساخته شده است؛ سومنا sumnã که از سنسکریت: سومنَ ساخته شده است؛ آنوم که از سنسکریت: اَنومَتی ساخته شده است.
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢١)

بپرس