the mystic tongue
فارسی به انگلیسی
مترادف ها
زبان، لسان، کلام، تکلم، سخنگویی
پیشنهاد کاربران
#1
وظیفت اساسی ( عملکرد نخستین ) زبان ( فیزیک - حقیقی ) :مزّه کردن ( چشیدن ) وجابجائی لقمه در دهان برای هضم بهتر ( خورد کردن واختلاط خوب با بزاق ) وجلوگیری از مسمومیّت غذائی.
تعداد از کلمات نیاز به ( حرکت ) زبان ندارد؛مانند هاء - عین - واو - وَ - قاف - غین . . .
... [مشاهده متن کامل]
غلیظترین ( سنگینترین ) حرف که نیاز به تکان زبان = حرف راء.
لذا مقصود از "لسان" در این آیه:
وَ مِنْ آیاتِهِ خَلْقُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ اخْتِلافُ أَلْسِنَتِکُمْ وَ أَلْوانِکُمْ إِنَّ فی ذلِکَ لَآیاتٍ لِلْعالِمینَ22
"لغت" نیست:
بلکه تنوّع ذائقه ها بین مردم هست. ( که بیشترین تنوع انسانی هست وچالش بی محدودیّت محسوب میشود )
دلیل دوم:" ألوانکم" : تنوّع فیزیکی بدن وظاهر وچهره مردم را.
اگه لسان به معنی مجازی "لغت" هست پس معنی مجازی "لون" چی میشه؟؟؟
. . .
لسان العرب: لغتنامه عربی - عربی ؛ واین مصطلح مجازی قبل از این کتاب نبوده!
لغة العرب: تعبیر حقیقی از نطق وتکلم ومعانی عربی هست.
اکثریت أهل مکّة عرب نبودند ومهاجر وتاجر ساکن این مکان زیارتی بودند یا محل اقامتی مؤقتی ( گذر ) برای زیارت یا کسب وکار یا علاج با زمزم یا مشارکت در اجلاس شعرآء یا. . .
وظیفت اساسی ( عملکرد نخستین ) زبان ( فیزیک - حقیقی ) :مزّه کردن ( چشیدن ) وجابجائی لقمه در دهان برای هضم بهتر ( خورد کردن واختلاط خوب با بزاق ) وجلوگیری از مسمومیّت غذائی.
تعداد از کلمات نیاز به ( حرکت ) زبان ندارد؛مانند هاء - عین - واو - وَ - قاف - غین . . .
... [مشاهده متن کامل]
غلیظترین ( سنگینترین ) حرف که نیاز به تکان زبان = حرف راء.
لذا مقصود از "لسان" در این آیه:
وَ مِنْ آیاتِهِ خَلْقُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ اخْتِلافُ أَلْسِنَتِکُمْ وَ أَلْوانِکُمْ إِنَّ فی ذلِکَ لَآیاتٍ لِلْعالِمینَ22
"لغت" نیست:
بلکه تنوّع ذائقه ها بین مردم هست. ( که بیشترین تنوع انسانی هست وچالش بی محدودیّت محسوب میشود )
دلیل دوم:" ألوانکم" : تنوّع فیزیکی بدن وظاهر وچهره مردم را.
اگه لسان به معنی مجازی "لغت" هست پس معنی مجازی "لون" چی میشه؟؟؟
. . .
لسان العرب: لغتنامه عربی - عربی ؛ واین مصطلح مجازی قبل از این کتاب نبوده!
لغة العرب: تعبیر حقیقی از نطق وتکلم ومعانی عربی هست.
اکثریت أهل مکّة عرب نبودند ومهاجر وتاجر ساکن این مکان زیارتی بودند یا محل اقامتی مؤقتی ( گذر ) برای زیارت یا کسب وکار یا علاج با زمزم یا مشارکت در اجلاس شعرآء یا. . .
زبانی که کامل باشه نیازی به اینکارا نداره
لِسان
واژه ای پارسی ست و همریشه با :
انگلیسی : lesson = درس ، آموزه
آلمانی : lesen = خواندن متن یا دیبایی به آهستگی طوری یا جوری که کسی سِدایی نشنود؛
برای بلند خواندن در زبان آلمانی vorlesen به کار می رود. در پارسی خواندن با سدای بلند است مانند خواننده، آوازه خوان ، می توان کارواژه ی " لِسیدن" را برای آهسته خواندن برساخت.
... [مشاهده متن کامل]
بایا به بازگویی است که کارواژه ی " لیسیدن " هم با لِسان پیوند دارد.
واژه ای پارسی ست و همریشه با :
انگلیسی : lesson = درس ، آموزه
آلمانی : lesen = خواندن متن یا دیبایی به آهستگی طوری یا جوری که کسی سِدایی نشنود؛
برای بلند خواندن در زبان آلمانی vorlesen به کار می رود. در پارسی خواندن با سدای بلند است مانند خواننده، آوازه خوان ، می توان کارواژه ی " لِسیدن" را برای آهسته خواندن برساخت.
... [مشاهده متن کامل]
بایا به بازگویی است که کارواژه ی " لیسیدن " هم با لِسان پیوند دارد.
واژه یا لغت لِسان در فرهنگ واژگان پهلوی به شکل لسان lesan و به ماناک زبان آمده است! ارب ال رو به آن افزوده و از آن لغت های السن و السنته را جعل کرده است. کارواژه ی لیسیدن و لیس زدن از همین لغت هست.
واژه یا لغت لِسان در فرهنگ واژگان پهلوی به شکل لسان les�n و به ماناک زبان آمده است! ارب ال رو به آن افزوده و از آن لغت های السن و السنته را جعل کرده است.
این واژه از اساس پارسى و پهلوى ست و تازیان ( اربان ) آن را از واژه پهلوىِ لِسان Lesan به معناى زبان برداشته معرب نموده و گفته اند: اللِسان ، لسانیّ ، لسانیّات ، السن ، ألسنة و . . . !!!! همتایان دیگر آن در پارسى اینهاست: زبان Zaban ( پهلوى : زَوان ، اوزْوان
... [مشاهده متن کامل]
، هوزْوان ) ، زوفان Zufan ( پهلوى: زبان ) ، شینا Shina ( پهلوى: زبان ، کلام ) ، زیمان Ziman ( کردى: زبان ، کلام )
... [مشاهده متن کامل]
، هوزْوان ) ، زوفان Zufan ( پهلوى: زبان ) ، شینا Shina ( پهلوى: زبان ، کلام ) ، زیمان Ziman ( کردى: زبان ، کلام )