لذت

/lezzat/

    delectation
    enjoyment
    pleasure
    relish
    treat
    wallop
    gusto
    kick
    deliciouness

فارسی به انگلیسی

لذت بخش
delicious, delightful, enjoyable, pleasurable, pleasure, pleasureful, delectable, jolly, lovely, sensuous, sweet

لذت بردن
revel, feast, enjoy, relish, savor, savour

لذت بردن از
luxuriate, to enjoy or relish, to be delighted in

لذت ثانوی
aftertaste

لذت جوئی
self-indulgence

لذت دادن
to give pleasure or enjoyment, to be delicious

لذت طلب
self-indulgent

لذت گناه امیز
forbidden fruit

مترادف ها

amusement (اسم)
گمراهی، سرگرمی، تفریح، لذت، گیجی، پذیرایی، فریب خوردگی، نمایش

pleasure (اسم)
لذت، کیف، خوشی، انبساط، خوش وقتی، عیش، شهوترانی

delight (اسم)
حیرت، لذت، شوق، خوشی، طرب، سرور

joy (اسم)
لذت، خوشی، طرب، سرور، فرح، خرسندی، مسرت، حظ

enjoyment (اسم)
لذت، خوشی، برخورداری، خوش وقتی

gratification (اسم)
لذت، سر بلندی، خشنودی

titillation (اسم)
هیجان، لذت، کیف، غلغلک، غلغلک اوری

frill (اسم)
لذت، تزئینات، چین، حاشیه چین دار، پیرایه، افراط، زوائد، تجمل، چیز بیخود یا غیر ضروری

delectation (اسم)
لذت، صفاء، حظ نفس

gusto (اسم)
لذت، درک، احساس، طعم، مزه، ذوق

پیشنهاد کاربران

شادمانی
ربوخه واژه پارسی است برابر لذت ، در سروده های جناب منجیک
لذت: حالتی خوشایند و گذرا یا درازمدت که با برآورده شدن یک نیاز یا انجام دادن کاری سودمند به دست می آید و آرامش و شادی را به دنبال دارد و تنش روانی را یا از میان می برد یا کاهش می دهد.
( https://www. cnrtl. fr/definition/plaisir )
...
[مشاهده متن کامل]

همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست:
خوشی، کام، رامش، خوا xevā ( دری )
نامریا nāmryā ( سغدی )
چاناس cānās ( سنسکریت: canas )
رپک rapak ( اوستایی: rapaka )
نندا nandā ( سنسکریت: nanda )

لذت:وسوسه
لذت طلب:وسوسه خواه
برابر پارسی " لذت بردن" واژه " کامه گرفتن" می تواند باشد .
حس خوب
کامیای، کامجویی
لذت = شیرینی
خوشی
گوارایی
به مزگی
🇮🇷 همتای پارسی: گوارایی 🇮🇷
واژه لذت
معادل ابجد 1130
تعداد حروف 3
تلفظ le ( a ) zzat
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم مصدر ) [عربی: لَذّة، جمعِ لَذّاة]
مختصات ( لَ ذَّ ) [ ع . لذة ] ( اِ. )
آواشناسی lezzat
الگوی تکیه WS
شمارگان هجا 2
منبع فرهنگ فارسی عمید
معادل درست فارسیش بکام ( به کام بودن حالتی به انسان ) هست
کلمه ای بنام لذت وجود ندارد ، زیرا لذت حسیست ، لحظه ایست یا مکانیست که در آن درد اصلا به هیچ وجه نباشد ! ما به تمام مُسکن ها لذت میگوییم
که مسکن خود به نوعی مخدر است
و حتی آب هم مسکن است
( * حکمت وبلاغه * )
أوج لذّت در قناعت نهفته است.
هیچ مرز برای ترسیم وسعت لذّت وجود ندارد واگر قناعت نبود؛تنها مرگ وبیماری بدنی یا مغزی عامل جلوگیری از طلب لذّت بیشتر هست.
لذا تجربه کردن تمام وکمال لذّتهارا ناممکن است وفقط در بهشت قابل دستیافت هست.
// کامروایی //
لذت از قهوه
خوش حال بودن
داشتن رضایت از چیزی
لذت ببرد = خوشی بیشتری بدست آورد
خوشایند
خرسند
سرخوش، برخوردار
سرخوش شدن یا برخوردار شدن بجای لذّت بردن
کیف کردن، حس خوبی داشتن به چیزی
لذت همانا احساس گونه ای خوشی است که با خوشی های همیشگی اندکی یا بیشتر یا خیلی بیشتر در چندینگی ( کمیت ) و چگونگی ( کیفیت ) بالاتر جای دارد. بنابراین :
لذت = فراخوش/ فراخوشی
نمونه : لذت های زندگی = فراخوشیهای زندگی
خوش
لذت، طیف گسترده ای از حالات ذهنی است که انسان ها و دیگر حیوانات بعنوان چیزی مثبت، خوشی آور، یا باارزش تجربه می کنند. لذت شامل حالات ذهنی مشخص تری همچون شادی، تفنن، خوشی، خلسه، و رضامندی می باشد. در روانشناسی، اصل لذت، لذت را بعنوان یک ساز و کار بازخورد ( مکانیسم فیدبک ) مثبت توصیف می کند که موجودات زنده را در آینده به باز آفرینی شرایطی که لذت بخش یافته اند ترغیب می کند. بر اساس این نظریه، به همین ترتیب موجودات زنده برای اجتناب از شرایطی که در گذشته موجب رنج شده نیز انگیخته می شوند.
...
[مشاهده متن کامل]

تجربهٔ لذت، تجربه ای ذهنی است و افراد مختلف، انواع و مقادیر متفاوتی از لذت را در شرایط یکسان تجربه خواهند کرد. بسیاری از تجربه های لذت بخش با ارضای محرکه های زیستی اساسی، همچون خوردن، ورزش یا رابطهٔ جنسی در ارتباط هستند. دیگر تجربه های لذت بخش با تجارب اجتماعی و محرکه های اجتماعی همچون تجربهٔ احساس فخر، سرشناسی، و خدمت در ارتباط هستند. تقدیر از بابت آثار و فعالیت های فرهنگی همچون هنر، موسیقی، و ادبیات اغلب لذت بخش هستند.
در سال های اخیر، پیشرفت های قابل توجهی در شناخت مکانیسم های مغز که زمینه ساز لذت هستند، صورت گرفته است. یکی از اکتشافات کلیدی توسط کنت بریج انجام شد که نشان داد لذت تجربه ای یگانه نیست. بلکه، لذت از چندین فرایند مغزی شامل علاقه، تمایل، و فراگیری تشکیل شده است که توسط شبکه های مغزی مجزا، هرچند همپوشان، پشتیبانی می شوند. بطور خاص این پژوهش با بهره گیری از واکنش های عینی لذت محور در انسان ها و دیگر حیوانات صورت گرفته است، مثلاً بررسی حالات چهرهٔ مربوط به 'علاقه' و 'عدم علاقه' به ذوقیات همسان میان انسان و بسیاری از دیگر پستانداران.
منابع [ویرایش]
Pleasure، مشارکت کنندگان ویکی پدیای انگلیسی، برداشت شده در ۶ فوریه ۲۰۱۲.
رده های صفحه: لذتاحساساتفرایندهای ذهنی
از ویکی پدیا

این واژه عربی است و پارسی آن اینهاست:
ناندا nãndã ( سنسکریت: ناندی، نَندَ )
رَپَک ( اوستایی )
اَوَس، کِلی، پریتی، priti پریتا، pritã پریا، pryã رَتی، نیرام ( سنسکریت )
رَمیتا ( سنسکریت: رَمیتَ )
دیشاگ ( سنسکریت: دیشاگَجَ )
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٧)

بپرس