لحد

/lahad/

    tomb
    niche in the side of a tomb

پیشنهاد کاربران

لحد lahad: همتای پارسی این واژه ی عربی، این است:
هزان hazān ( پهلوی: hazzān )
حافظ ( پارسی شده )
بر سر اِسکَس من با می و پَزدین بنشین
تا به بویت ز هزان ژوب کنان برخیزم )
اسکس eskas ( سغدی: eskasi: تربت )
...
[مشاهده متن کامل]

پزدین pazdin ( پهلوی با پسوند سنسکریت ین: مطرب )
ژوب žub ( سغدی: žubd: رقص )

زیر خاک کردن شاخه انگور یا انار را برای تکثیر به طوری که از بوته مادر جدا نشوند نیز لحد می گویند.
لحد ( بر وزن عهد ) به معنی حفره ای است که در یک طرف قرار گیرد ، و به همین جهت به حفره ای که در یک جانب قبر قرار گرفته لحد گفته می شود ، سپس به هر کاری که از حد وسط به سوی افراط و تفریط متمایل شود الحاد
...
[مشاهده متن کامل]
گفته اند ، اطلاق این کلمه بر شرک و بت پرستی و کفر و بی دینی نیز به همین مناسبت است . ( تفسیر نمونه ج : 20 ص : 296 )

الحاد در لغت به معنی انحراف از حد اعتدال است و لحد را از این جهت لحد گویند که حفره اى در کنار قبر و خارج از حد وسط آن است .
در زبان لری بختیاری به معنی
لخت. عریان
Lohd

بپرس