to be obstinate, to bear a grudge
لجاجت
/lejAjat/
فارسی به انگلیسی
مترادف ها
عناد، سرکشی، سر سختی، لجاجت
خود سری، خریت، سر سختی، لجاجت، سماجت، لجبازی
لج، بد خلقی، لجاجت، ادم ناراحت
لجاجت، سخت دلی
پیشنهاد کاربران
لجاجت: همتای پارسی این واژه ی عربی، به ترتیب کمی بخش ( سیلاب ) ، اینهاست:
استگ esteg ( خراسانی )
سرسختی، یکدندگی، ستیهش setiheŝ ( دری )
استگ esteg ( خراسانی )
سرسختی، یکدندگی، ستیهش setiheŝ ( دری )
لجاجت به فارسی = سِخال
ثابت ماندن کور کورانه بر علاقه و نظر غلط خود برای اثبات خود که ریشه در تکبر خودشیفتگی و نادانی و تعصب و عزت نفس پایین دارد
پافشاری بر نظر و خواسته نادرست خود برای اثبات خود واثبات نظر خود که ریشه آن تکبر تعصب و نادانی است
لج ، لجبازی
قد بودن، مغرور، یک دنده
سرکشی