دیکشنری
مترجم
بپرس
لج کردن
insist
insistence
to be obstinate
to get ones back up
دنبال کنید
پیشنهاد کاربران
ابرام ورزیدن، پافشاری کردن، یکدندگی نمودن
سر لج افتادن ؛ لج پیدا کردن. در لج واقع شدن.
+ عکس و لینک