اگر لاف به تنهایی و به خودی خود نه منفی است و نه مثبت.
لاف به تنهایی و به خودی خود نه بار منفی دارد و نه بار مثبت. بستگی به موضوع سخن دارد. اگر سخن از خودستایی ناروا و بیهوده گویی باشد لافِ گزاف و یاوه درایی است اما اگر موجه باشد لافِ درست است.
من لاف عقل می زنم این کار کی کنم؟ حافظ.
لغت نامه دهخدا
واژ ه لاف از لافیدن. خودستائی به دروغ. به تازی صلف بود و به پارسی خویشتن ستودن. ( لغت نامه اسدی ) . صَلف. ( دهار ) . تصلّف. دعوی باطل. گزاف. ( دهار ) . تیه. ( منتهی الارب ) . کلام فضول و عبارت گشاده و خویشتن ستائی و خودنمائی باشد. ( برهان ) . سخن زیاده از حد و دعوی بی اصل و با لفظ زدن و پیمودن مستعمل است
... [مشاهده متن کامل]
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
ریشه های دیگر واژهٔ لاف ز زبان پروتوایرانی ، هم خانواده پشتو لودل ( praise, "to say, to say" ) و سانسکریت लपति ( لاپاتی، �"The buzz"� )
منابع ها.
هورن، پل ( 1893 ) Grundriss der neupersischen Etymologie ( به آلمانی ) ، استراسبورگ: K. J. تروبنر، صفحه 212
دهخدا، علی اکبر ( 1931 - ) مؤسسه لغت نامه دهخدا، مصحح، لغت نامه دهخدا، تهران: انتشارات دانشگاه تهران.
فرهنگِ سَنسکریت - فارسی
واژه لاف در گذشته به معنای حق بوده اما امروزه به سخن گزاف و دروغ است
در بخش هایی از گیلان به واق واق سگ لاف کردن گویند
لاف=صاف
روی گیتی پر از صلف شد و لاف
همه زرق است و شید قاف به قاف
لاف به حرف بی هوده هم می گن
فقعگان. [ ف ُ ق َ ] ( اِ مرکب ) تفاخر. فخر و لاف. گزاف و نازش. خودستایی و خودنمایی. ( برهان ) . ( از: فقع، مخفف فقاع گان، پسوند نسبت و اتصاف ) . ( از حاشیه ٔ برهان چ معین ) . رجوع به فقع گشادن شود.
کلمه ی لاف می تواند به معنای سخن چینی هم باشد معنای کلمه به جمله بستگی دارد.
دروغگو - چاخان
قمپز
گاهی به شکل بلف هم گفته می شود ، دروغ ، گنده گویی ، بزرگ جلوه دادن موضوعی ، اغراق در نقل چیزی
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٣)