لازم دانستن


    to deem (it) necessary

مترادف ها

require (فعل)
خواستن، مستلزم بودن، نیاز داشتن، لازم دانستن، لازم بودن، لازم داشتن

postulate (فعل)
مسلم فرض کردن، فرض نمودن، لازم دانستن، قیاس منطقی کردن

پیشنهاد کاربران

نیاز دانستن
لازم دیدن
لازم دانستن : واجب شمردن .
( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص 512 ) .
لازم شمردن ، استلزام
صلاح دونستن، مورد نیاز بودن

بپرس