قیل و قال

/qiloqAl/

    ado
    babel
    battle royal pl battles royal
    bustle
    controversy
    din
    discord
    fracas
    jangle
    noise
    shindy
noise

    din
    fuss

فارسی به انگلیسی

قیل و قال کردن
din, pother
to make a noise, to wrangle

مترادف ها

noise (اسم)
فریاد، سر و صدا، صدا، شلوغ، بانگ، طنین، اختلال، قیل و قال، خش خش، پارازیت، امد و رفته، شایعه و تهمت

row (اسم)
صف، خط، سطر، رده، ریسه، ردیف، قطار، قیل و قال، راسته، رج، ردیف چند خانه

fracas (اسم)
زد و خورد، قیل و قال، بلوا

jangle (اسم)
غوغا، بهی، داد و بیداد، جنجال، قیل و قال

ruction (اسم)
همهمه، قیل و قال، داد

پیشنهاد کاربران

قیل و قال چند معنی متفاوت میده ۱. در اصل گویش لک زبان ها غیژ و غژ بوده و به علت تلفظ و استفاده غیل و غال تغییر پیدا کرده و الان به شکل عربی قیل و قال تغییر پیدا کرده یعنی جیغ و داد و فریاد ۲. صداهای داد و فریاد در میانه جنگ و دعوا ۳. داد وفغان ۴. گفت و شنود با صدای داد و فریاد
جار و جنجال
قال ما قال یا غالماغال در گویش فارسی دری گویند

بپرس