دیکشنری
مترجم
بپرس
قیری
/qiri/
bituminous
tarry
دنبال کنید
مترادف ها
tarry
(صفت)
قیراندود، قیری
پیشنهاد کاربران
قیری=به کسرق
درزبان لکی به معنای //قدری ، مقداری ، اندازه ای ، //است.
+ عکس و لینک