قیاس

/qiyAs/

    analogy
    comparison
    deduction
    syllogism
    general rule

فارسی به انگلیسی

قیاس به نفس کردن
to measure other peoples corn by ones own bushel

قیاس پذیر
analogous, comparable

قیاس پذیری
comparability

قیاس تشبیهی
analogy

قیاس خلف
reductio ad absurdum

قیاس دو حدی
dilemma

قیاس صوری
syllogism

قیاس منطقی
syllogism

قیاس ناپذیر
incommensurable, incomparable

قیاس کاذب
fallacy, paralogism

قیاس کبرا
major premise

قیاس کردن
compare, to infer by analogy, to analogize, to syllogize

مترادف ها

abduction (اسم)
ربایش، سرقت، عمل ربودن، دورشدگی، دوری از مرکز بدن، قیاسی، قیاس

analogy (اسم)
قیاس، توافق، شباهت، مقایسه، همانندی، تناسب، قرینه، تساوی

syllogism (اسم)
قیاس، قیاس منطقی، صغری و کبری، قضیه منطقی

deduction (اسم)
قیاس، وضع، استنتاج، استنباط، کسر، نتیجه گیری، پی بردن از کل به جزء یا از علت به معلول

induction (اسم)
قیاس، ایراد، استقراء، مقدمه، ذکر، استنتاج، القاء، قیاس کل از جزء، پیش سخن

parable (اسم)
قیاس، تمثیل، مثال، نمونه، داستان اخلاقی

proportion (اسم)
قیاس، درجه، مقدار، شباهت، تناسب، قرینه، قسمت، نسبت

پیشنهاد کاربران

نگاهشی، نگاهش:قیاس.
زبان ها فقط برای انتقال اندیشه به وجود آمده اند و در طول زمان، زبان ها، چه باستانی همچون فارسی میخی و مصری هیروگلیف، جای خود را به زبان نوین تر دادند، برخی زبان ها ادغام شدند، برخی مردند، چندی ترقی یافتند، بعضی تقسیم شدند و انسانی با چند زبان معدود، به انسانی تبدیل شده که می تواند در چند روز برای خود زبان تولید کند. ( بازی تاج و تخت که یادتون هست ) . همه زبان ها از یکدیگر لغت گرفتند و وام دادند و گرفتند و ارتقا دادند و خدا رو شکر با وجود اینترنت می توانید تاریخچه هر لغت را با یک کلیک بخوانید. فارسی x هزار کلمه عربی دارد، عربی x هزار کلمه فارسی، انگلیسی که از همه دنیا به خودش چسبونده، بدون این دادوستد، زبان برکه ای می شد بدبو و بدرنگ که از عدم سیلان گندیده.
...
[مشاهده متن کامل]

خواهشاً، ، ، ایران ما از زبان های فارس، عرب، لر، ترک، ترکمن، پشتو و. . . ، ادیان و مذاهب اسلامی، یهودی، مسیحی، زردتشتی، برهمایی، سنی، شیعه، و. . . تشکیل شده، که به همه مردمی که در جنگ، زلزله، سیل و هر سختی و جور زمانه در کنار هم بودند افتخار می کنم و خودم شخصاً دو رگه عرب، فارس دلیجان هستم و به هر دو زبان تسلط کامل دارم و به قطع یقین می گویم که همه زبان ها از یکدیگر کلی لغت برداشته اند و خداوند در قرآن از لغاتی استفاده کرده که در آن زمان اعراب مکه به آن سخن می گفتند و بالطبع خیلی از لغات را از تجار ایران، روم، مصر و. . . وام گرفته اند، این کار اعجاز قرآن را نمی کاهد بلکه آن را جلای بیشتری بخشیده.

قیاس عربی و میانه پارسی انست
سلیم
قیاس: سنجش
اونکه دین دارد؛ میتواند به مبادی ودین واصول وقواعد واعتقاداتش وأدلتش رجوع کرد وبررسی شود ونقد وبحث کرد . . .
أمّا اون که دین ندارد وبه هیچ مرجعی یا دلیلی یا سندی اتکاء ندارد وصرفاً إدعاء وقیاس وتوهم وخیال ونژاد پرستی وتعصّب ونقل قول اشخاص مشهور و جرزدن وغوغائی و. . . نمیشه اسمش گذاشت بحث ودلیل !
...
[مشاهده متن کامل]

"الَّذینَ هُمْ فی‏ غَمْرَةٍ ساهُونَ"
کسیکه میتواند قرآن را نقد ونابودکند واز زمین وآسمان محوکند؛ بیاید وقدرتش نشان بده!
یُریدُونَ أَنْ یُطْفِؤُا نُورَ اللَّهِ بِأَفْواهِهِمْ وَ یَأْبَی اللَّهُ إِلاَّ أَنْ یُتِمَّ نُورَهُ وَ لَوْ کَرِهَ الْکافِرُونَ

اقای "تهمورس دیوبند١٠:١٦ - ١٤٠١/١٠/١٢" : از نقد شما سپاس گزارم وبا شما کاملا موافقم
"شیوه ی دانش زبان شناسی این نیست که تو باورهای دینی خودت را درش راه بدی، شیوه ی دانش زبان شناسی این است که ساختمان واژه و آواهای واژه و ریشه ی واژه بررسی بشود و بس. "
...
[مشاهده متن کامل]

آیا شما به این قانون عمل کردی؟!.
این نظر من نیست که ریشه واژهای قرآن کاملا عربی هستند بلکه دانشمندان عربی وفرانساوی وانگلیزی هست ومصادر ومنابع در مقالات دانشگاهی ثبت شد وکاملا تخصصی هست ومن فقط سرنخ دادم وپیشنهاد میدم که ریشه زبان عربی وانگلیزی با پروفسورها مربوط مناقشه کنید.
سپاس.

آقای عطار، محمدعلی:
بسیاری از واژگان قرآن پارسی بوده است که در زبان تازی راه یافته است چون:
فردوس: پردیس.
سراج: چراغ.
کنز: گنج.
نهی: نه.
جند: گند.
شیوه ی دانش زبان شناسی این نیست که تو باورهای دینی خودت را درش راه بدی، شیوه ی دانش زبان شناسی این است که ساختمان واژه و آواهای واژه و ریشه ی واژه بررسی بشود و بس.
...
[مشاهده متن کامل]

بوس به همه.

أگه یه کلمه یا حتی حرف در قرآن معجزات غیر عربی باشد؛ بس زعم مشرکین وعلماء بنی اسرائیل
" ءَأَعْجَمِیٌّ وَ عَرَبِیٌّ" را، درست در میاد واین آیة "عربی غیر ذی عوج" درست نمیباشد یا از قرآن نیست!
( عجب گستاخیه! ) .
...
[مشاهده متن کامل]

وتا به إمروز؛ خیلی از علماء ومفسّرین، إصرار دارند که قرآ ن عربی حاوی کلمات أعجمی می باشد واسمش گذاشتن "مُعرّب"؛ای عربی شد ( از زبان دیگری منتقل ومتحوّل شد ) !
چون انسان همیشه در تلّه منطق "قیاس" میوفته؛ که قویترین ابزار گمراهی بدست إبلیس
فریبکار هست.
باید بدان؛ هیچ چیزی در کلّ جهان شبیه هم دیگر نیست ونیستند؛ حتی اتمها یا الکترونها یا
نیوترونها فما فوق وما دون. ومنطق ( قیاس ) منطق إبلیس بود وهست.
شباهتی دارند أمّا شبیه هم نیستند؛
وهمه چیز در إختیار کامل وسیطرت وتقدیر الله" العزیز المقتدر القدیر الجبار" بلا شریک یا منازع یا رقیب میباشد؛ که همه از این مقام عظیم غافل هستیم!"له مقالید اسماوات والارض".
"إِنَّا جَعَلْناهُ قُرْآناً عَرَبِیًّا لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ"
"إِنَّا أَنْزَلْناهُ قُرْآناً عَرَبِیًّا لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ"
"قُرْآناً عَرَبِیًّا غَیْرَ ذی عِوَجٍ لَعَلَّهُمْ یَتَّقُونَ"
"وَ لَوْ جَعَلْناهُ قُرْآناً أَعْجَمِیًّا لَقالُوا لَوْ لا فُصِّلَتْ آیاتُهُ ءَأَعْجَمِیٌّ وَ عَرَبِیٌّ قُلْ هُوَ لِلَّذینَ آمَنُوا هُدیً وَ شِفاءٌ وَ الَّذینَ لا یُؤْمِنُونَ فی‏ آذانِهِمْ وَقْرٌ وَ هُوَ عَلَیْهِمْ عَمًی أُولئِکَ یُنادَوْنَ مِنْ مَکانٍ بَعیدٍ"

"وَ کَذلِکَ أَنْزَلْناهُ حُکْماً عَرَبِیًّا وَ لَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْواءَهُمْ بَعْدَ ما جاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ ما لَکَ مِنَ اللَّهِ مِنْ وَلِیٍّ وَ لا واقٍ"
"وَ لَقَدْ نَعْلَمُ أَنَّهُمْ یَقُولُونَ إِنَّما یُعَلِّمُهُ بَشَرٌ لِسانُ الَّذی یُلْحِدُونَ إِلَیْهِ أَعْجَمِیٌّ وَ هذا لِسانٌ
عَرَبِیٌّ مُبینٌ"
وَ کَذلِکَ أَنْزَلْناهُ قُرْآناً عَرَبِیًّا وَ صَرَّفْنا فیهِ مِنَ الْوَعیدِ لَعَلَّهُمْ یَتَّقُونَ أَوْ یُحْدِثُ لَهُمْ ذِکْراً
بِلِسانٍ عَرَبِیٍّ مُبینٍ
کِتابٌ فُصِّلَتْ آیاتُهُ قُرْآناً عَرَبِیًّا لِقَوْمٍ یَعْلَمُونَ
وَ مِنْ قَبْلِهِ کِتابُ مُوسی‏ إِماماً وَ رَحْمَةً وَ هذا کِتابٌ مُصَدِّقٌ لِساناً عَرَبِیًّا لِیُنْذِرَ الَّذینَ ظَلَمُوا وَ بُشْری‏ لِلْمُحْسِنینَ
وَ کَذلِکَ أَوْحَیْنا إِلَیْکَ قُرْآناً عَرَبِیًّا لِتُنْذِرَ أُمَّ الْقُری‏ وَ مَنْ حَوْلَها وَ تُنْذِرَ یَوْمَ الْجَمْعِ لا رَیْبَ فیهِ فَریقٌ فِی الْجَنَّةِ وَ فَریقٌ فِی السَّعیرِ

آن قیاس حال گردون بر زمین
راست ناید فرق دارد در کمین
مولوی
قیاس در منطق یعنی ذهن برا ی رسیدن به مطلوب از قواعد کلی کمک میگیرد
همسنجیدن.
قیاسیدن.
دودلی _ تردید
مقایسه کردن دوچیز باهم
زاده شد ز قیاس: بیش از شمار و اندازه شد.
چون در آن نعمتم نبود سپاس
حق نعمت زیاده شد ز قیاس
( هفت پیکر نظامی، تصحیح دکتر ثروتیان، ۱۳۸۷ ، ص 511 )
دو چیز را با هم سنجیدن 💂🏻‍♀️
سنجش، هم سنجی
دو شی را با هم مقایسه کردن وزن و سبک و سنگین کردن توزین دو مقدار مشابه
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٧)

بپرس