fortify
فارسی به انگلیسی
مترادف ها
تشدید کردن، تحکیم کردن، محکم کردن، نیرومند کردن، قوی کردن، تقویت دادن، تقویت یافتن
پیشنهاد کاربران
قوی کردن : زورمند ساختن .
( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص 250 ) .
( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص 250 ) .
بال وپر دادن به کسی