قول و قرار


    engagement
    pact
    undertaking

فارسی به انگلیسی

قول و قرار گذاشتن
undertake

پیشنهاد کاربران

زمانی که عمه اش با دایی اش ازدواج کرد حاصل ازدواجشان دختری شد که من هستم شدم هم دختر عمه و هم دختر داییش
زمانی که شخصا من رو واسش پیشنهاد داده بوده اند موافقت رضایت قلبی را اعلام کرد من از او تقاضای ازدواج داشتم و فوری، قول و قرار بین ما گذاشته شد و ازدواج صورت گرفت
سلیم
قول و قرار: پیمان و دیدار.
مقاوله
قرار و مدار
معامله
پیمان، عهد، وعده، وعید
وعده