ترتیب، هیئت، پیکر بندی، شکل، پیگربندی، قواره، وضعیت یا موقعیت
پیشنهاد کاربران
واژه ( کَبارَگ ) در زبان پهلوی به چمِ ( ظرف، گنجانه، محتوی، کانتینر ) بوده است و باید گفت پسوندِ ( اگ/اک ) در زبان پهلوی همان پسوندِ ( ه ) در زبان پارسیِ دری است ( یعنی: کَباره ) . با دگرگونیِ آواییِ ( ک ) به ( ق ) ، واژگانِ ( قواره ) و ( قبر ) نیز به آسانی دیده می شوند ( دگرگونیِ آوایی ( ک به ق ) از زبان پارسی به عربی بسیار رواگمند ( رایج ) بوده است ) . ... [مشاهده متن کامل]
چنانکه در رویه هایِ 47 و 176 از نبیگِ ( فرهنگنامه کوچک پهلوی ) نوشته یِ ( دیوید مک کنزی ) آمده است:
هم قواره=هم هیکل
قواره qavarə: [اصطلاح صنایع دستی] برش دادنِ تخته ها یا چوب ها به ابعاد یکسان
Ghavareh, در گویش مردم بهاباد ظرفی فلزی که برای بردن گل ، گچ و ملات در بنایی به کار برند یا همان استامبولی
واحد شمارش میباشد. مانند چند قواره پارچه یا چند قواره زمین
در پارسی " تختگ " یکان شمارش پارچه برابر نسک فرهنگ واژه های فارسی در عربی نوشته محمدعلی امام شوشتری.