قهقهه

/qahqahe/

    roar
    cackle
    guffaw
    horselaugh
    yak
    boisterous laugh
    yuk

فارسی به انگلیسی

قهقهه انگیز
scream, screaming

قهقهه زدن
cackle, chortle, guffaw, to roar with laughter

قهقهه زنان
uproarious

قهقهه شادی
hilarity

مترادف ها

gaff (اسم)
خاده، گفتار بیهوده، چنگک، حیله، نیزه، سیخک، قهقهه، شوخی فریبنده، ازمایش سخت، تفریحگاه ارزان، قلاب یانیزه خاردار ماهی گیری

horse laugh (اسم)
قاه قاه خنده، قهقهه، خنده بلند و پر سروصدا

پیشنهاد کاربران

به نظر بنده با ورود تازیان دگرگونی ای در زبان پارسی پیش آمد و در بسیاری از واژه ها حرف ق به حرف ک تبدیل شد ؛
مانند : کند= قند و کوژ=قوز
و قهقهه ، کَهْکَهْ یا کَهْکَهِهْ بوده است .
Laughter ( City )
این واژه دگرگون شده " گاه گاه" پارسی است ، آوایی که به هنگام خنده بلند می پیچد، .
بسیاری از آواها در پارسی امروز ریخت تازی به خود گرفته اند ، مانند:
هاپ هاپ = واق واق
تخ تخ = تق تق

بپرس