قهری

/qahri/

    compulsory
    forced
    forcible
    natural
    automatic

مترادف ها

natural (صفت)
ساده، ذاتی، بدیهی، دیوانه، طبیعی، نهادی، عادی، خلقی، جبلی، قهری، فطری، غریزی، سرشتی، استعداد ذاتی

forcible (صفت)
موثر، اجباری، قوی، شدید، قهری

پیشنهاد کاربران

مشارکت مدنی به صورت قهری :
۱ - به صورت ارث
۲ - از طریق امتزاج یعنی بدون اراده صاحبان مال
پیش بینی نشده ، رخداد، اتفاق ، غیرارادی ، بدون برنامه ، حادثه ، بعنوان مثال :قوه ی قهریه مانند سیل ، زلزله ، طوفان و. . . .
غیر ارادی
نتیجه قهری: نتیجه بدیهی، طبیعی. قهراً: بالطبع، طبیعتاً.
زوری
اجباری
زورگو - تهدید کننده - قدرت مدار

بپرس