قندز


    beaver

پیشنهاد کاربران

مخرج قاف در زبان فارسی موجود نیست. مراجعه شود به فرهنگ معین، ذیل حرف قاف.
خدایا یک عقلی بده به برادران ما که همه چیز را به ترکی میبندند نام قندس و قندز چه پیوندی با توز و نمک دارد؟ یا از نشستن پرندگان ؟ مگر پرنده هست؟
نام قندز و کندس پیش از ترکتازی غزان در ایران بوده و عربها هم گرفته اند - هرنام پیش از انکه سخن بگویید بنگرید در مغولی در ایغوری قزقیزی قزازستان چیست ایا انها چنین چیزی میشناسند
...
[مشاهده متن کامل]

انگاه سخن بگویید

. که قندوز نام سگی است که شبیه روباه است ودر صحرای ترکستان زندگی می کند. دوز در اینجا هم معنای ( خوک ) با تلفظ متفاوت ( زمین های هموار ) با تلفظ دیگر ( نمک. نمک زار است ) و با تلفظ دیگر ( صبر کن ) . . . . البته چون حروف صدادار در تورکی زیاد است. باید دید. قندوز چطوری تلفظ می شود.
سلام. قندوز اگر اسم مکان باشد ( قند دوز ) قند = کند= روستا دوز ( راست و درست و زمین های هموار ) قند مثل سمرقند. قندهار. دوز مثل خان دوزی. گول دوزی. اسلان دوز. باراندوز. سولدوز. . . . آز گئتدیخ چوخ گئتدیخ
...
[مشاهده متن کامل]
دره تپه دوز گئتدیخ. . . . . . . ولی اگر قندوز به معنای سگی که مثل روباه است در تورکستان باشد. که درمعانی شعر فکر کنم معنای سگی که مثل روباه است را م دهد. قوندوز ( قون از فعل قونماق نشستن پرنده روی درخت که معادل فارسی ندارد. است و هم خانواده کلمه قون عبارت است از قوناق. قوناقلاماق. قونقا. قوندارا. قوندورما. . . . . دوز هم زمین های هموار= پرنده ایی که در زمین های هموار می نشیند

( کنایه ) شب تاریک
قندز زدگان
قُندُز ؛ پستانداری است از جوندگان که قدش به ۷۵ سانتی متر می رسد و آنرا بخاطر پوستش شکار می کنند. ( الهی قمشه ای: در کتاب: ۳۶۵ روز در صحبت مولانا )

بپرس