قمقمه

/qomqome/

    flask
    gourd-thermos-pot
    water bottle
    canteen
    thermose-pot

مترادف ها

canteen (اسم)
قمقمه، فروشگاه یا رستوران، نهارخوری

thermos (اسم)
قمقمه، فلاسک، ترمس، محفظه یا ظرف عایق حرارت

flask (اسم)
قمقمه، فلاسک، دبه مخصوص باروت تفنگ

پیشنهاد کاربران

Immediately from Arabic, since the city was founded by Arabs in 685 and because ق ( q ) does not occur in native Persian words. The 988 book History of Qum offers several etymologies:[1
An Arabic corruption of Classical Persian کُومَه ( kūma, “shed; hut” ) , since the site of the city was previously used by shepherds for shelter. This may be the most plausible.
...
[مشاهده متن کامل]

An Arabic corruption of the nearby Persian village of کُوب ( kūb ) .
From Arabic قُمْ ( qum, “stand up!”, singular imperative of قَامَ ( qāma, “to stand up” ) ) , with various religious etymologies ( e. g. because the Prophet Muhammad was ordered to "stand up" on the site of the city during his heavenly journey ) ; these are obvious cases of folk etymology.
Ali - Akbar Dehkhoda claims that the alternative spellings کُنْب ( kunb ) , کُمْب ( kumb ) , and کُم ( kum ) , which are attested in Classical Persian, are the original forms, and that قُم ( qum ) is an Arabicised derivative of them
منبع. لغت نامه دهخدا
لینک قرار می دهم ویکی واژه
در زبان ترکی واژه ق غ نیستند.

منابع• https://en.m.wiktionary.org/wiki/قم
قمقمه واژه ای تورکی است به چم ظرف چرمین آب . و ایشان یعنی غزان چون با فارسها امیختند برخی واژگان خود را فراموش کرده و از واژگان انها استفاده کردند همچنانکه به جای قمقمه افتبه گویند که همان آفتابه است و تورکان برعکس غزان بدان قمغان گویند از دیوان الغات تورک ص360 س 16 ج 1 تصحیح استاد ممد دبیر سیاقی
منبع. عکس فرهنگ پاشنگ
واژه ی قمقمه از ریشه ی واژه ی کمکمه فارسی هست خود این واژه از ریشه ی واژه ی کم فارسی هست
قمقمهقمقمهقمقمهقمقمه
جاب کشاورز با درود
جنابعالی اشاره زیرکانه ای داشتید و باید گفت شکم در پهلوی اِشکم بوده = اِش کم = است کم = جایی که کمانه و قوس دارد
قَم / قُم کَم / کُم خَم / خُم همگی از شاخات یکدیگرند و هر کدام در جای خود برای اشاره به منظوری خاص اَ اِ اُ گرفتند
...
[مشاهده متن کامل]

کمیدن یا خمیدن و در آینده نزدیک قم همگی نشان از کاهش و خمش دارد و در قمقمه یعنی ابزاری که خمش دارد و گرد مانند و قوس مانند است
در قم یعنی شهری که قوس و حلال فراوان دارد ( بجهت داشتن گنبد = قمبد ؛ یعنی شهری که حلال دارد )
قومش که نام گذشته قم بوده و قمیشی همگی به منحنی و قوس دار بودن اشاره دارند / قمیش = قم ایش = انعطاف در ایش ( خواستن ) = قانع
برخی قومیش یا قومس را کومس یا کیمس میدانند که باز هم کم یا خم اشاره به همان انحنا دارد یعنی شهر قوس دار / برخی نیز به اشتباه کومیش را کیمه شه خواندند یعنی شهر بزرگان و گفتند کی مه شه = کیمشه بوده یعنی شاه بزرگ یا شهر بزرگان اما باید گفت کیم ایشه بوده = کم ایشه بوده ( ایشه یعنی خواست و ارزو و همچنین به خاست و خاستگاه نیز آواز و بنام بوده => کیم ایشه = خاستگاه و شهر قوس دار ) در همه اینها به قوس اشاره شده است
خُم را در خُمار = کسی که کش و قوس و انحنا یافته میبینیم و همچنین به جایی که در آن شراب ساخته میشود خُمر گفته میشود = قوس آور = مستی و انحنا آور
قمار کردن = خمار کردن = مستی کردن
=> دیدیم که قم میشود انحلا و حلال و قوس و با کُم / کَم همریشه میباشد و از یکدیگر آمدند
کمین نیز به قوس دارد کردن اشاره دارد
کمانچه و کمان نیز به قوس دار بودن اشاره دارند
قُم / خُم / کَم / کُم میتواند به گم پیوند داشته باشد چرا که در گنبد به بت یا خانه گم و خم و قوس دار اشاره شده است

واژه ی قمقمه می تواند تازیده ( عربی شده ) یِ کُمکُمه باشد؛
کُم= شکم، شکمبه
این کلمه کردیه عزیزان . ما در زبان کردی به جرعه میگیم قم . یعنی وقتی میگوئیم یک جرعه آب نوشیدم ، میگوئیم : قم آوم خواردو .
و به ظرف سربسته ای که در آن آب میریزیم میگوئیم قمقمه .
هر کلمه ای یک ریشه داره ، الکی که نمیشه حرف زد.
جرعه ( فارسی ) - قم ( کردی )
همه چی کاملاً مشخصه .
واژه قمقمه
معادل ابجد 285
تعداد حروف 5
تلفظ qomqome
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم ) [عربی: قمقمَة]
مختصات ( قُ قُ مِ ) [ ع . ] ( اِ. )
آواشناسی qomqome
الگوی تکیه WWS
شمارگان هجا 3
منبع فرهنگ فارسی عمید
لغت نامه دهخدا
واژه قمقمه عربی اشتباه آن را پارسی دانست.
واژه قمقمه کاملا پارسی است چون درعربی می شود الترمس و در ترکی می شود ترموس این واژه یعنی قمقمه صد درصد پارسی است.
thermos
Pocket flask
جا - آبی ( جایی که در آن آب نگه می دارند ) که به دلیل وجود ۲ تا "الف" در کنار هم می شود "جابی".
Sippy cupp
لطفاً عبارت" خاله قمقمه" که اصطلاح جنسیت زده و توهین آمیزی هست و از لحاظ اخلاقی نا درست همچنین از حیث قانونی به استناد تبصرۀ بند پنج تبصرۀ الف مادۀ یک مصادیق محتوای مجرمانه فضای مجازی�، از میان معانی قمقمه حذف کنید؛
...
[مشاهده متن کامل]

با تشکر از تارنمای پربار و مفیدتون.
1 - استفاده ابزاری از افراد ( اعم از زن و مرد ) در تصاویر و محتوا ، تحقیر و توهین به جنس زن ، تبلیغ تشریفات و تجملات نامشروع و غیرقانونی. ( بند ۱۰ ماده۶ ق. م )

مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٣)