قمقمه

/qomqome/

    flask
    gourd-thermos-pot
    water bottle
    canteen
    thermose-pot

مترادف ها

canteen (اسم)
قمقمه، فروشگاه یا رستوران، نهارخوری

thermos (اسم)
قمقمه، فلاسک، ترمس، محفظه یا ظرف عایق حرارت

flask (اسم)
قمقمه، فلاسک، دبه مخصوص باروت تفنگ

پیشنهاد کاربران

واژه ی قمقمه می تواند تازیده ( عربی شده ) یِ کُمکُمه باشد؛
کُم= شکم، شکمبه
این کلمه کردیه عزیزان . ما در زبان کردی به جرعه میگیم قم . یعنی وقتی میگوئیم یک جرعه آب نوشیدم ، میگوئیم : قم آوم خواردو .
و به ظرف سربسته ای که در آن آب میریزیم میگوئیم قمقمه .
هر کلمه ای یک ریشه داره ، الکی که نمیشه حرف زد.
جرعه ( فارسی ) - قم ( کردی )
همه چی کاملاً مشخصه .
واژه قمقمه
معادل ابجد 285
تعداد حروف 5
تلفظ qomqome
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم ) [عربی: قمقمَة]
مختصات ( قُ قُ مِ ) [ ع . ] ( اِ. )
آواشناسی qomqome
الگوی تکیه WWS
شمارگان هجا 3
منبع فرهنگ فارسی عمید
لغت نامه دهخدا
واژه قمقمه عربی اشتباه آن را پارسی دانست.
واژه قمقمه کاملا پارسی است چون درعربی می شود الترمس و در ترکی می شود ترموس این واژه یعنی قمقمه صد درصد پارسی است.
thermos
Pocket flask
جا - آبی ( جایی که در آن آب نگه می دارند ) که به دلیل وجود ۲ تا "الف" در کنار هم می شود "جابی".
Sippy cupp
لطفاً عبارت" خاله قمقمه" که اصطلاح جنسیت زده و توهین آمیزی هست و از لحاظ اخلاقی نا درست همچنین از حیث قانونی به استناد تبصرۀ بند پنج تبصرۀ الف مادۀ یک مصادیق محتوای مجرمانه فضای مجازی�، از میان معانی قمقمه حذف کنید؛
...
[مشاهده متن کامل]

با تشکر از تارنمای پربار و مفیدتون.
1 - استفاده ابزاری از افراد ( اعم از زن و مرد ) در تصاویر و محتوا ، تحقیر و توهین به جنس زن ، تبلیغ تشریفات و تجملات نامشروع و غیرقانونی. ( بند ۱۰ ماده۶ ق. م )

بپرس