دیکشنری
مترجم
بپرس
قمع
suppression
battering
دنبال کنید
مترادف ها
suppression
(اسم)
جلوگیری، محو، فرونشانی، توقیف، قمع، موقوف سازی
battering
(اسم)
قمع
پیشنهاد کاربران
توی ساختمان سازی به معنای توقیف
ریشه کن کردن
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها