بززن عمو گفت: �من حرفی ندارم اما باید چهل بار قماش با یک هزار ریال صداق بدهی تا دختر را به تو بدهم. � ( چهل طوطی، ویرایش و بازنویسی زهرا نیرومند ) ؛بیشتر به معنی پارچه است اما در کل به رخت و لباس و اسباب اثاثیه خانه هم گفته می شود.واژه قماشمعادل ابجد 441تعداد حروف 4تلفظ qomāšنقش دستوری اسمترکیب ( اسم ) [عربی، جمع: اَقمِشَة]مختصات ( قُ ) [ ع . ] ( اِ. ) آواشناسی qomASالگوی تکیه WSشمارگان هجا 2منبع لغت نامه دهخدااستعاره از دسته بندی ، گروه و نوع استپارچهمجازادسته، گروه+ عکس و لینک