قمارباز

/qomArbAz/

    punter
    gambler
    gamester

فارسی به انگلیسی

قمارباز حرفه ای
cardsharp, cardsharp(

قمارباز قهار
cardsharp(

قمارباز یک غازی
piker

مترادف ها

gamester (اسم)
ورزشکار، ادم شوخ، قمار باز، هرزه و مهمل

gambler (اسم)
قمار باز

پیشنهاد کاربران

خانه خراب
لیلاج ( مرشد قماربازان )
قمارباز یک فیلم کوتاه داستانی، ساخته کریم لک زاده است. صدابردار این اثر ساسان کاوه می باشد. لک زاده این فیلم را در سال ۱۳۹۴ ساخت و توانست موفقیت های زیادی را با آن کسب کند.
در یک زمستان سرد و در هوای مه آلود یک روستای کوهستانی، دو قمارباز یک قمارباز پیر را بی هوش می کنند و به کلبه دورافتاده اش می برند. حالا هر سه بر سر زندگیشان قمار می کنند.
...
[مشاهده متن کامل]

• کسب عنوان بهترین فیلم، بهترین کارگردانی، بهترین تدوین و بهترین فیلم نامه از بخش فیلم کوتاه هفدهمین جشن خانهٔ سینما

قمارباز
منابع• https://fa.wikipedia.org/wiki/قمارباز_(فیلم_کوتاه)
قَم / قُم کَم / کُم خَم / خُم همگی از شاخات یکدیگرند و هر کدام در جای خود برای اشاره به منظوری خاص اَ اِ اُ گرفتند
کمیدن یا خمیدن و در آینده نزدیک قم همگی نشان از کاهش و خمش دارد و در قمقمه یعنی ابزاری که خمش دارد و گرد مانند و قوس مانند است
...
[مشاهده متن کامل]

در قم یعنی شهری که قوس و حلال فراوان دارد ( بجهت داشتن گنبد = قمبد ؛ یعنی شهری که حلال دارد )
قومش که نام گذشته قم بوده و قمیشی همگی به منحنی و قوس دار بودن اشاره دارند / قمیش = قم ایش = انعطاف در ایش ( خواستن ) = قانع
برخی قومیش یا قومس را کومس یا کیمس میدانند که باز هم کم یا خم اشاره به همان انحنا دارد یعنی شهر قوس دار / برخی نیز به اشتباه کومیش را کیمه شه خواندند یعنی شهر بزرگان و گفتند کی مه شه = کیمشه بوده یعنی شاه بزرگ یا شهر بزرگان اما باید گفت کیم ایشه بوده = کم ایشه بوده ( ایشه یعنی خواست و ارزو و همچنین به خاست و خاستگاه نیز آواز و بنام بوده => کیم ایشه = خاستگاه و شهر قوس دار ) در همه اینها به قوس اشاره شده است
خُم را در خُمار = کسی که کش و قوس و انحنا یافته میبینیم و همچنین به جایی که در آن شراب ساخته میشود خُمر گفته میشود = قوس آور = مستی و انحنا آور
قمار کردن = خمار کردن = مستی کردن
=> دیدیم که قم میشود انحلا و حلال و قوس و با کُم / کَم همریشه میباشد و از یکدیگر آمدند
کمین نیز به قوس دارد کردن اشاره دارد
کمانچه و کمان نیز به قوس دار بودن اشاره دارند
قُم / خُم / کَم / کُم میتواند به گم پیوند داشته باشد چرا که در گنبد به بت یا خانه گم و خم و قوس دار اشاره شده است

مقامر. [ م ُ م ِ ] ( ع ص ) به گرو بازنده. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ) . قمارباز و حریف. ( آنندراج ) ( غیاث ) . قمارکننده. قمارباز. ( از ناظم الاطباء ) :
به یک اندازه اند بر در بخت
...
[مشاهده متن کامل]

مرد فرهنگ با مقامر و شنگ.
ناصرخسرو.
قمر شد با سر زلفش مقامر
دل من برده شد کاری است نادر.
امیرمعزی ( دیوان چ اقبال ص 209 ) .
دلم باید جهاز اندر میانه
چو زلفش با قمر باشد مقامر.
امیرمعزی ( دیوان ایضاً ص 209 ) .
ای کم زن مقامر بدباز بی هنر
خواهی که کم نبازی یاد نگار گیر.
سنائی ( دیوان چ مصفا ص 167 ) .
تا کی به زیر دور فلک چون مقامران
از بهر برد خویش دم �لی � و �لک � زنیم.
سنائی ( دیوان ایضاً ص 222 ) .
کم نشین با مقامر و غماز
که برهنه ت کنند همچو پیاز.
سنائی.
قضا تأویل سهم او ندارد
حریف خویش بشناسد مقامر.
انوری ( دیوان چ مدرس رضوی ص 221 ) .
دست مقامر ببوس نقش حریفان بخواه
بزم صبوحی بساز نقل دگرگون بیار.
خاقانی.
یک دم و نیم جان گرو دارم
من مقامر دلم چنین باشد.
خاقانی.
در این رصدگه خاکی چه خاک می بیزی
نه کودکی نه مقامر ز خاک چیست تو را.
خاقانی.
گفتا که منم سلیم عامر
سرکوب زمانه مقامر.
نظامی.
مقامر را سه شش می باید ولیکن سه یک می آید. ( گلستان ) . سر و ریش مقامران را فرمود که بتراشند. ( حبیب السیر چ خیام ج 3 ص 371 ) .

در پارس" منگ باز"