قم

/qom/

    qom

پیشنهاد کاربران

قم یا گم در زبان ترکی به معنی ماسه است. چون محل فعلی شهر قم در واقع کویر بوده و ماسه فراوان وجود داشته به ترکی میگویند قم. قم برون یا گمبرون نام قبلی بند عباس در واقع گم یعنی ماسه و برون ( در ترکی یعنی دماغه ) ، دماغه ماسه ای هست.
یا ایها المزمل. قم الیل قلیلا
قم: در اوستایی گهم ghom و به معنی ضلع و یا پهلوست؛ یعنی جایی که یک ضلع آن به کویر و ضلع دیگرش به کوهستان زاگرس و البرز است.
( قَم ) در کوردی به معنی � کجی یا قوس � هست
شیطان به خطاب قم براندند. . . . . پس تخت تو را به قم نشاندند
قم در مصرع اول، صیغه امر است یعنی پاشو، بایست. قم در مصرع دوم به معنای شهر قم است.
قم مطابق برخی نقل ها توصیف به شهر اهل بیت شده است:
...
[مشاهده متن کامل]

تَارِیخُ قُمَّ: لِلْحُسَیْنِ بْنِ مُحَمَّدٍ الْقُمِّیِّ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الصَّادِقِ ع قَالَ إِنَّ لِلَّهِ حَرَماً وَ هُوَ مَکَّةُ وَ لِرَسُولِهِ حَرَماً وَ هُوَ الْمَدِینَةُ وَ لِأَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ حَرَماً وَ هُوَ الْکُوفَةُ وَ لَنَا حَرَماً وَ هُوَ قُمُّ وَ سَتُدْفَنُ فِیهِ امْرَأَةٌ مِنْ وُلْدِی تُسَمَّی فَاطِمَةَ مَنْ زَارَهَا وَجَبَتْ لَهُ الْجَنَّةُ قَالَ ع ذَلِکَ وَ لَمْ تَحْمِلْ بِمُوسَی أُمُّهُ

به معنای برخواستن؛؛؛؛اما چه برخواستنی إإإإ
فی نفسه هر برخواستنی به طبع در پایین ترین سطحش روح انگیز و امید بخش است
حال اینکه در ایه دوم سوره مدثر از جایی و در واقع ندایی به انسانی که لباس خود مشغولی به تن خود پوشانده ؛میگوید برخیزإإإإإ حال نه برخواستنی که در نطفه قطع شود بلکه برخواستنی همراه با انذار روح و افکار مداوم خویش؛ که به طبع به انذار بیرونی میگراید؛ پس این برخواستن سرشار از امید، آگاهی، نور و روشناییست هم برای خود و هم برای جامعه در هر زمان
...
[مشاهده متن کامل]

، واژهء "قم" ( برخیز، بلند شو، ) قُم یا ملعون.
قطعا عربی است مانند؛ ، قیام، قائم . . . . . . اما باز هم احتمال دادند از کومه گرفته شده باشد، "کومه" به معنی جمع شدن، اجتماع، مجتمع شدن. . . . . . واژه کومه، به معنی اجتماع واژه ای مشترک بین زبان فارسی، تُرکی و کُردی است. در کتاب تاریخ قم ( قرن چهارم ازحسن بن� محمد بن حسن قمی ) آمده: واژه کومه به "کم" و " قم"� تبدیل شده است.
...
[مشاهده متن کامل]

حال اینکه اجتماع آبهای اطراف بوده یا اجتماع کومه های ( اتاقک ها ) � چندان محرز نیست کُمکمه" قمقمه"
ه
دوستی نوشته بود"قم" در ترکی به معنی "شن" و مکان کویری نیز درسته است.
رضا ضَحاکی راحت

قِم در گویش شیرازی به معنی قیف است . این کلمه از قَمع عربی گرفته شده به معنی قیف
از لحاظ جمعیت شهر قم در ایران هفتم ( 7 ) می باشد
معنی شهر قم اینا نیست، واقعا تعجب میکنم، قوم کلمه ای ترکی به معنی کویر و بیابان هست و بخاطر اینکه محیط کویری از قم شروع میشه بهش قوم میگفتند، هنوز هم ما ترکها قوم میگیم نه قوم، ولی در فارسی قم تلفظ میشه. ممنونم
برخواستن
به پا خیز، بلند شو، قیام کن
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٢)

بپرس