قلیه

/qaliye/

    [dish like fricassee]

فارسی به انگلیسی

قلیه انتظار
barmecide feast

پیشنهاد کاربران

نه واژه ی قلیه و نه واژه ی قرمه هیچکدام ترکی نیستن. ما در پارسی پهلوی واژه ی قرمه را به شکل غَرمَج یافتیم
قلیه صرفا یعنی خورشت
قلیه رو ترک ها برای گوشت نمک سود شده استفاده میکنن گوشتی که کامل پخته میشه نمک زده میشه وداخل روغن خودش ودنبه سرخ میشه وتوی ظرف مخصوص نگه داری میشه اکثرا زمستان استفاده میشه بسیار هم لذیذ وخوشمزه هست طعمش
قلیه ترکی نیست، واژه قورمه ترکی است، دلمه هم ترکی است، قیمه هم ترکی است ولی�قلیه� ترکی نیست، هیچ توضیحی هم به ترکی ندارد.
قلیه همان خورشت امروزه است: غذایی که در آب و چاشنیهای در حال غلیان پخته شود.
...
[مشاهده متن کامل]

عبید زاکانی ۴۰۰ سال قبل از حکومت قاجار در رساله دلگشا نوشت: � پرسیدند قلیه به غین کنند یا به قاف؟ گفت به گوشت کنند�
یا جای دیگری عبید نوشت که � بنگیی را گفتند : خانه ی بنگیان سیاه باد! پاسخ داد :از دود قلیه انشاءالله آمین�

زن شوخ چون دست در قلیه کرد
برو گو بنه پنجه بر روی مرد
بوستان سعدی
قلیه ترکی نیست برخی ترک ها این واژه را با کمی تغییر به کار می ببرند
قلیه نیست قیله درسته این یک واژه ی تورکی هست. ما به گوشتی که پخته میشه و در روغن دنبه ی گوسفند عمل میادو نگهداری میشه میگیم قیله و به گوشت مخصوص این کار میگیم قیله لیخ یا قیله لیک. قیله از زمان قاجار باب
...
[مشاهده متن کامل]
شده ولی مشخص نیست چرا ریخت کلمه تغییر کرده. قیله و قیمه و قوورما سبزی سه غذای تورکی هستن. در زمان قاجار تنوع غذایی ایرانیا بسیار بیشتر شد و پیشرفت کرد و اکثرا اسم تورکی روی اونا میذاشتن و اغلب خواستگاه ایرانیشون تهران و دربار قاجار بود

درجنوب ایران ترکیب سبزی با ماهی و کمتر میگو، قلیه گفته می شود .
نوع خوراک آن بسته به جغرافیا و فرهنگ هر منطقه دارای فرق های اساسی می باشد .
مثلن قلیه ی ماهی در خوزستان بسیار پر سبزی و پر ادویه است در حالی که قلیه ماهی بوشهری پر آب تر ودارای سبزی کمتریست به تناسب.
...
[مشاهده متن کامل]

در هرمزگان رنگ قلیه ممکن است به قرمز بزند. احتمالن چون ادویه ای از جزیره ی هرمز به آن اضافه شده ست، تعداد سبزی ها را شاید شود شمرد .
برای هر کس ماهی یا میگو به کفایت تدارک دیده می شود، به اندازه ی یک دریانورد.
البته این غذا علاوه در شهرهای ساحلی و جزایر در نقاط فراساحل نیز متداول است .

بپرس