قُله گویش دیگری از واژه ی کَله هست. و هر دو پارسی هستند، نه عربین و نه ترکی.
قله یک کلمه فارس نیست و نمی تواند باشد چون در پارسی اصلا حرف ق ندارد
واژه قله
معادل ابجد 135
تعداد حروف 3
تلفظ qolle
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم ) [عربی: قلَّة، جمع: قُلَل و قِلال]
مختصات ( ~ . ) ( اِ. )
آواشناسی qolle
الگوی تکیه WS
شمارگان هجا 2
... [مشاهده متن کامل]
منبع لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی عمید
فرهنگ فارسی معین
فرهنگ واژه های سره
فرهنگ فارسی هوشیار
واژگان مترادف و متضاد
درضمن شباهت معنایی واژه قلوه ( در ترکیب دل وقلوه ) با - کلیه - و شباهت لفظی وظاهری ( از حیث گردی ) قلوه با قلب باتبدیل حرف - و - به - ب - نیز درخور توجه است
قله واژه ای است فارسی از ریشه کل , گل, قل. یا کر بمعنی سر ومجازا - واقع در بالا ونیز گرد شبیه سر. مانند کلمات زیر
گلوله, کلاه, کلوچه, کلان ( بالا مرتبه ) , کل کل ( درگیری سرباسر ) , قلعه, کلوت ( در کویر کرمان ) , کلات ( نادری ) , کاله ( پستان گاو بسب گردی ) کل ( طاس ) , کلاله, ( بازی با ریگ ) یک قل دو قل واحتمالا واژه های کلیه ( تلفظ دیگر گرده ) . کلنجار, کلا ( پسوند مکان در شمال ) و شاید قلب
... [مشاهده متن کامل] واژه قله یک پارسی نه عربی هست نه ترکی هست ایران یعنی قله صد درصد پارسی است.
در ترکی به قله و اوج === زیروِ zirve
البته اوج یعنی نوک در ترکی
آووج یعنی کف دست
. . .
چَکاد = قلّه
{البته شاید قلّه نیز خود عربیده واژه کلّه باشد}
بن مایه: لغت نامه دهخدا
#پارسی دوست
قله:بلندترین نقطه کوه را قله می گویند, مانند قله دماوند و اِوِرِست.
چُکاد بهترین است
Čokad
دامنه کوه ولی فکر میکنم
اوج. . . چکاد. . . فراز کوهی
ستیغ
بالا ترین نقطه ی کوه
چکاد
اوراز
معنی قله:اوراز
فراز کوه
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٩)