رودی است در حوالی خوارزم
تا ببینم قلزمی در قطره ای/ آفتابی درج اندر ذره ای ( مثنوی، داستان دقوقی ) .
🔸قلزمی=دریایی
🔸قلزمی=دریایی
ظاهراً به معنای نابودی هست، و آن منطقه هم بخاطر همین قلزم نامیده شده، یک منطقه ای که هیچ آب و علف و حیوان درست حسابی ندارد، یک نابود آباد! 😂
قُلزُ م . . . دریا. . بحر. .
قِلزِم. . . فرومایه
قِلزِم. . . فرومایه
عشق امر کل ما رقعه ای، او قلزم و ما جرعه ای/ او صد دلیل آورده و ما کرده استدلالها ( کلیات شمس تبریزی"از مولانا جلال الدین محمد مولوی رومی"_بدیع الزمان فروزانفر )
*در زبان تبری قارزِم یا قِرزِم و رُووار یا روبار برای واژه ی رودخانه. گَت قارزِم ( رودخانه پُرآب و بزرگ ) و خُورد"کیچیک" قارزِم ( رودخانه کم آب و کوچک )
... [مشاهده متن کامل]
*در زبان تبری قارزِم یا قِرزِم و رُووار یا روبار برای واژه ی رودخانه. گَت قارزِم ( رودخانه پُرآب و بزرگ ) و خُورد"کیچیک" قارزِم ( رودخانه کم آب و کوچک )
... [مشاهده متن کامل]
مگر معانی کلمات سلیقه ایی است، ریشه یابی کلمه البته در تخصص عالمان ادبیات است، بنظرم در این شعر خوش نشسته ، ، ، ، ، ، تانظر جناب حداد چه باشد،
آن کلمه که در لغت نامه دهخدا به معنی فرومایه و ناکس آمده با کسره ( ق ) و ( ز ) ذکر شده است.
در لغت نامه دهخدا کلمه قلزم به معنی فرومایه و ناکس هم آمده است