قلاش

/qallAS/

    rogue
    cheat
    clown
    mountebank
    haunter of taverns
    drunken

مترادف ها

rogue (اسم)
ناقلا، اسب چموش، سیاه بند، رند، بذله گو، قاپ، قلاش، قاپنده، ادم دغل، حیوان عظیم الجثه سرکش

پیشنهاد کاربران

کنایه از :
" آدم بیکاره "
فرهنگ معین
قلاش
( قَ لّ ) [ تر. ] ( ص . ) کلاش . ۱ - بیکاره، ولگرد. ۲ - باده پرست، مفلس . ۳ - حیله گر.
*همانطور که فرهنگ معین اشاره کرده این واژه ترکی است*
. قلّاش ( ترکی ) :
= قالاش= قاللاش = قاللا ( قاللاماق = مسخره کردن ، هرزگی کردن ) = مفلس ، بدنام ، حیله باز ؛ از همین ریشه قاللاق ( = مسخره گی ، شوخی ) ،
...
[مشاهده متن کامل]

قاللاغا قوْیماق = مسخره کردن.

قلاش: آنکه با سماجت از مردمان مال بستاند ، کلّاش
( ( سرّ قلاّشان ندانی گرد قلاشان مگرد
دیدهٔ بینا نداری راه درویشان مبین ) )
( تازیانه های سلوک، نقد و تحلیل قصاید سنائی، دکتر شفیعی کدکنی، زمستان ۱۳۸۳، ص 445. )

اگر کلاش را با قلاش هم معنی بدانیم ، به معنی حقه باز لاف زن و کسی که با لاف زدن و بلوف سعی در خودنمایی و رسیدن به هدف خود است
بفتح قاف و تشدید لام بمعناى حیله گر ، رند ، بی چیز
و بفتح قاف بمعنای خرد و پست
رباعی ( قلاش )
رندی ز ازل چو کار ما مستان شد
عیاری و قلاشی ما دستان شد
از عُجب و غرور زاهدان گر دوریم
بدنامی ما مزاح این پَستان شد
رافض
. . . . . . . . . .
از عُجب و غرور و زهد، ما معزولیم
...
[مشاهده متن کامل]

با رندی و بد مستی خود مشغولیم
از ریب وریا بهره نبردیم و هنوز
در دیر خرابات بدان مقبولیم

می خوار، حقه باز
قلاش: در زبان مازنی شکافتن، و از هم باز شدن را "قلاش" میگویند. "انار قلاش بهیته!" انار شکافته شده!

بپرس