ادعای مطرح شده درباره ی ریشه ی تورکی واژه �قفل� را با بررسی مستند و علمی رد کنیم. من قدم به قدم تحلیل می کنم و از منابع معتبر زبان شناسی استفاده می کنم.
- - -
۱. ادعای جعلی تورکی
... [مشاهده متن کامل]
ادعا می گوید:
واژه ی �قفل� از ترکی آمده، از فعل قیرپماق به معنی �بستن چشم�.
ریشه آن قیرپ است و با پسوند - ایل تبدیل به قیپیل/قیفیل شده است.
سپس در عربی به شکل قفل درآمده است.
نمونه هایی مثل قاپی، قاپاق، شیشه قاپالی، کوپله نیز از همین ریشه ترکی گرفته شده اند.
به زبان ساده: ادعا می کند �قفل� یک واژه ی ترکی است که وارد فارسی و عربی شده.
- - -
۲. بررسی تاریخی و زبان شناسی
الف ) منابع اوستایی و پهلوی
در اوستایی ریشه هایی مانند gapra - / gafra - وجود دارد که به معنای �بستن، گره زدن� هستند.
منبع: Darmesteter, Avesta Grammar, 1880.
مثال: مفاهیمی مانند �محکم کردن� و �چیز بسته شده�.
در پهلوی ساسانی، این ریشه به صورت gafl / gapl دیده می شود و معنای �چیزی شبیه قفل / گره� را می دهد.
منبع: MacKenzie, A Concise Pahlavi Dictionary, 1961.
ب ) تحول به فارسی نو
در فارسی میانه و نو:
gafl → قفل
تغییر واجی g → q/k مشابه تحولات دیگر در واژگان ایرانی است.
نمونه ها:
gapīk → کپیک
garm → گرم ( در برخی منابع عربی qarm )
ج ) وضعیت در عربی
در عربی کلاسیک قبل از اسلام، واژه ی �قفل� رایج نبوده و منابع لغوی عربی نیز به اصالت عربی آن شک کرده اند.
در عربی، فعل qafala ( �بستن� ) از اسم قفل برگرفته شده، نه برعکس.
د ) جمع بندی شواهد
�قفل� کاملاً با ریشه ی اوستایی و پهلوی مطابقت دارد.
شواهد تاریخی و تطور واجی آن نشان می دهد اصالت ایرانی دارد و بعداً وارد عربی شده است.
هیچ سند معتبر تاریخی یا زبان شناسی مبنی بر ریشه ترکی وجود ندارد.
- - -
۳. نقد ادعای تورکی
نکته ادعا واقعیت علمی
�قفل� از ترکی است ( قیفیل ) هیچ مدرک تاریخی یا دستوری وجود ندارد. واژه در فارسی میانه و اوستایی پیش از تشکیل ترکی آناتولی/آذری موجود بوده است.
ریشه قیرپ / قیرپماق هیچ ریشه مشابه با این معنا در منابع ترکی قدیم ثبت نشده است.
قیپیل → قفل تحول واجی �پ → ف� در ترکی → عربی غیرمنطقی است، زیرا واژه در فارسی موجود بوده و بعد به عربی منتقل شده است.
نمونه های کوپله، قاپاق، قاپی اینها مشتقاتی هستند که از �قفل� فارسی/عربی گرفته شده اند و نه ریشه ی ترکی مستقل.
- - -
۴. منابع معتبر برای رد این جعلیات
1. Darmesteter, J. ( 1880 ) . Avesta Grammar. Paris: Imprimerie Nationale.
2. Hintze, Almut. ( 2005 ) . A Comparative Dictionary of Old Iranian. Oxford University Press.
3. Schmitt, R. ( 2000 ) . Compendium Linguarum Iranicarum. Wiesbaden: Reichert Verlag.
4. MacKenzie, D. N. ( 1961 ) . A Concise Pahlavi Dictionary. London: Oxford University Press.
5. Behrami, E. ( 2002–2005 ) . Farhang - e Vāže - hā - ye Osta, 1–4. تهران: انتشارات علمی و فرهنگی.
- - -
✅ نتیجه علمی:
واژه ی �قفل� ایرانی است، ریشه در اوستایی gapra - و پهلوی gafl دارد و بعدها وارد عربی شده است. تمام ادعاهای ریشه ترکی و قیفیل / قیرپماق جعلی و غیرعلمی هستند و هیچ سند زبان شناختی مستند ندارند.
- - -
قفل = اِسکَندان
ارش عزیز ♥🌹
برادرم من قصد توهین به زبان ترکی وفرهنگ ترکی نداشتم چرا که این پانترک هاقصدتجزیه طلبی دارند وبنده باسن و سال کمم دارم از ایرانم محافظت می کنم❤🌹
وگرنه ما ترکا وفارساهمه باهم برادریم و حداقل900سال است در این خاک ها داریم زندگی می کنیم♥🌹
اقا ارش عزیزر بنده قصد توهین به تورک هارو نداشتم❤♥🌹
چرا که در همه ی اقوام چنین ادم های بی سوادی وجودداره اما زیاده روی کردن کار درستی نیست شما اعلان های این کاربر رو چک کن تمام کلمات فارسی به ترکی تبدیل شد. ❤♥🌹
وگرنه ما همه برادریم حال800تا900سال درکنار هم داریم زندگی می کنیم❤♥🌹
قفل کلمه ای تورکی است و در اصل قیفیل بوده که از فعل قیرپماق به معنی بستن چشم گرفته شده ریشه ان قیرپ بوده و وقتی پسوند ایل بدان اضافه میشود به شکل قیرپیل و به معنی چیزی که می بندد در می اید حالا به دلیل
... [مشاهده متن کامل] پشت سر هم بودن ر و پ ر حذف شده و قیپیل می گردد که در عربی چون پ نیست به صورت قفل به کار می رود کلماتی مثل قاپی یعنی در قاپاق یعنی درب شیشه قاپالی یعنی بسته قیپیل یا قیفیل به معنی قفل از همین ریشه بوده و در فارسی علاوه بر شکل عربی ان یعنی قفل شکل تورکی ان یعنی کوپله نیز بکار می رود
منبع. عکس فرهنگ پاشنگ
واژه ی فقل از ریشه ی واژه ی کول فارسی هست
کلیدان
♦️
نوواژه برای جایگزینیِ #to_lock به معنای کسی یا چیزی را در جایی حبس کردن؛ در به روی کسی بستن؛ قفل کردن؛ قفل شدن بستن؛ تنگ بستن؛ و جُزین
ا↙️
#کلاییدن ( kel�y. id. an )
یا:
#کلاستن ( kel�. st. an ) 👈 کِل ( ستاکِ برساخته از ریشه ی پهلویِ kilēl به معنای کلید ) - - استن
... [مشاهده متن کامل]
( پایینِ صفحه را ببینید. )
🔺 نکته:
ستاکِ حالِ کِلاستَن می شود کِلای. ( بسنجید با آراستن —� آرای. )
▪️مثال:
۱ - او سندهای محرمانه را در کشویِ میزِ خود می کِلاست ( می گذاشت و کشو را قفل می کرد، ) تا کسی بدان ها دسترسی نداشته باشد.
۲ - اگر خودرو َت را نَکِلایی ( قفل وبست نزنی، ) ممکن است آن را بدزدند.
۳ - در را که ببندی خودبه خود می کِلاید ( قفل می شود. )
🔺 توجه:
🔹 #lock
🔹 #قفل
یا: #کلاد ( کِل اد [پسوندِ اسم ساز، بسنجید با "پولاد. "] )
▪️مثال:
۱ - دزدان کِلادِ ( قفلِ ) در را شکسته بودند و هرآنچه در خانه بود را رُفته و برده بودند.
۲ - اگر در باز نشد کلید را در کِلاد ( قفل ) جابجا کن، حتماً باز می شود.
🔺 نکته:
آشکار است که واژه ی مناسب برای lock ( به عنوانِ اسم ) همان "قفل" است که در زبانِ ما کاربرد دارد. اینجا واژه ی "کلاد" با معنا و مفهوم ِ"قفل" معرفی شده است تا فهرست واژه های انگلیسی از این ریشه بی جایگزینِ فارسی نماند. بااین حال، شایسته است که در آینده، این واژه ( کِلاد ) جایگاه و کاربردِ خود را به ویژه در گستره ی دانش بیابد.
🔸 #locking
🔸 #کلایش ( kel�y. eš )
▪️مثال:
این خانه به سامانه ی کِلایشِ مرکزی ( سیستمِ قفلِ مرکزی ) مجهز است، و نمی شود به آسانی از آن دزدی کرد.
🔹 #locker محفظه ی دارای قفل
🔹 #کلار ( کِل ار [پسوندِ اسم ساز، بسنجید با "دستار. "] )
یا: #گنجه
🔸 #lockable قابلِ قفل شدن
🔸 #کلاستنی ( کِلاستَنی )
یا: #کلاسته شوا ( کلاسته شَوا )
▪️مثال:
همه ی چمدان های ما کِلاسْتَنی ( کلاسته شا، قابلِ قفل شدن ) بودند، بنابراین خیال ِمان آسوده بود.
🔹 #lockout تعطیل کردنِ کار از سوی کارفرما به دلیلِ نافرمانیِ کارگران
🔹 #کلایش
یا: #کلاست ( kel�st )
▪️مثال:
کِلاسْتِ ( تعطیلیِ کارِ ) کارخانه ی هفت تپه ی خوزستان سبب شد که فشارِ اقتصادیِ کمر شکنی بر کارگرانِ این کارخانه وارد آید.
🔸 #lock_down بستن یا تعطیل کردنِ شهر یا کشور
or: #shut_down
🔸 #کلایش ( kel�y. eš )
یا: #کلادمان ( kel�d. m�n )
یا: #هربست ( هر [همه] بَست )
یا: #همه بست
یا: #بستار
یا: #بست وبند ( بسنجید با شست وشو. )
یا: #هربندی ( هر بندی )
یا: #همه بندی ( بسنجید با "همه گیری" و "همه پرسی. " )
🔹 #antilock ضدِ قفل شدن
🔹 #پادکلاد
یا: #پادکلایش
▪️مثال:
سامانه ی ترمزِ پادکِلاد ( ای. بی. اس ) هنوز برای خودروها اجباری نشده است، و این برای ایمنیِ مردم خطرناک است.
🔸 #to_unlock
🔸 #واکلاستن ( واکِلاستَن )
یا: #ناکلاستن
▪️مثال:
او می خواهد رازی را واکِلایَد ( از محرمانگی خارج کند، آشکار کند ) که پای بسیاری از گردن کلفتانِ سیاسیِ کشور را به دادگاه می کشاند.
🔹 #unlockable قفل نشدنی
🔹 #کلاسته نشوا ( کِلاسته نَشَوا )
یا: #واکلاسته شوا ( واکِلاسته شوا )
یا: #واکلاستنی
🔸 هم ریشه های #کلاستن ، #کلایش و #کلار در زبان های ایرانی:
اسفراینی 👈 قفلِ درِ باغ ➖ kelidān
بردسیری 👈 کلید و بندِ در ➖ koleydun
سرخه ای 👈 کلون ( قفلِ چوبیِ پشتِ درِ خانه ) ➖ kolen
خوانساری 👈 کلون ➖ kīlun
آشتیانی 👈 کلون ➖ kol�ma
فارسی 👈 کلید، کُلون، کِلان، کُلند، کلیدان و . . .
یونانی 👈 کلید ➖ kleis
یونانی 👈 قفس ➖ klobos
لاتینی 👈 بستن ➖ claudere
لیتوانیایی 👈 بست زدن، گیره زدن ➖ kliūvu
اسلاوی کلیسایی کهن 👈 بستن ➖ ključiti
آلمانی 👈 بستن ➖ schlieβen
پورواهندواروپایی 👈 قلاب، آکج ➖ - klau
🔻🔻🔻
@JavidPajin 👈 فرهنگِ ریشه شناختیِ واژگانِ عمومی و تخصصی
مصک - کلون بست
اصلاحیه : کوپله > کُپلِ > قُفل
با توجه به این واژه و حالت چپ به راستش در انگلیسی به احتمال بالا قفل از کُول ) با ( با وِ ) معرب شده
واژه قفل
معادل ابجد 210
تعداد حروف 3
تلفظ qofl
ترکیب ( اسم ) [عربی، جمع: اَقفال و اَقفُل و قُفُول]
مختصات ( قُ ) [ ع . ] ( اِ. )
منبع فرهنگ فارسی عمید
لغت نامه دهخدا
قفلیم🔐
کردی جنوبی: قِلف
قفل در اصل از ماده قفول به معنی بازگشت کردن یا قفیل به معنی اشیاء خشک است ، و از آنجا که وقتی در را به بندند و بر آن قفل زنند هر کس بیاید از آنجا بازمی گردد ، و همانند موجود خشک و صلب چیزی در آن نفوذ نمی کند این کلمه به این ابزار مخصوص گفته شده است .
چفت و بست
پارسی بنویس حسنقلی! می دانیم انگلیسی دان هستی.
Iock
اسکندان
چلن ( زیر "چ" و "ل" )
قفل: برابر آن در پارسی " چلن " و برابر قفل ساز ، " چلنگر "می باشد.
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢١)