کلیدان
♦️
نوواژه برای جایگزینیِ #to_lock به معنای کسی یا چیزی را در جایی حبس کردن؛ در به روی کسی بستن؛ قفل کردن؛ قفل شدن بستن؛ تنگ بستن؛ و جُزین
ا↙️
#کلاییدن ( kel�y. id. an )
یا:
#کلاستن ( kel�. st. an ) 👈 کِل ( ستاکِ برساخته از ریشه ی پهلویِ kilēl به معنای کلید ) - - استن
... [مشاهده متن کامل]
( پایینِ صفحه را ببینید. )
🔺 نکته:
ستاکِ حالِ کِلاستَن می شود کِلای. ( بسنجید با آراستن —� آرای. )
▪️مثال:
۱ - او سندهای محرمانه را در کشویِ میزِ خود می کِلاست ( می گذاشت و کشو را قفل می کرد، ) تا کسی بدان ها دسترسی نداشته باشد.
۲ - اگر خودرو َت را نَکِلایی ( قفل وبست نزنی، ) ممکن است آن را بدزدند.
۳ - در را که ببندی خودبه خود می کِلاید ( قفل می شود. )
🔺 توجه:
🔹 #lock
🔹 #قفل
یا: #کلاد ( کِل اد [پسوندِ اسم ساز، بسنجید با "پولاد. "] )
▪️مثال:
۱ - دزدان کِلادِ ( قفلِ ) در را شکسته بودند و هرآنچه در خانه بود را رُفته و برده بودند.
۲ - اگر در باز نشد کلید را در کِلاد ( قفل ) جابجا کن، حتماً باز می شود.
🔺 نکته:
آشکار است که واژه ی مناسب برای lock ( به عنوانِ اسم ) همان "قفل" است که در زبانِ ما کاربرد دارد. اینجا واژه ی "کلاد" با معنا و مفهوم ِ"قفل" معرفی شده است تا فهرست واژه های انگلیسی از این ریشه بی جایگزینِ فارسی نماند. بااین حال، شایسته است که در آینده، این واژه ( کِلاد ) جایگاه و کاربردِ خود را به ویژه در گستره ی دانش بیابد.
🔸 #locking
🔸 #کلایش ( kel�y. eš )
▪️مثال:
این خانه به سامانه ی کِلایشِ مرکزی ( سیستمِ قفلِ مرکزی ) مجهز است، و نمی شود به آسانی از آن دزدی کرد.
🔹 #locker محفظه ی دارای قفل
🔹 #کلار ( کِل ار [پسوندِ اسم ساز، بسنجید با "دستار. "] )
یا: #گنجه
🔸 #lockable قابلِ قفل شدن
🔸 #کلاستنی ( کِلاستَنی )
یا: #کلاسته شوا ( کلاسته شَوا )
▪️مثال:
همه ی چمدان های ما کِلاسْتَنی ( کلاسته شا، قابلِ قفل شدن ) بودند، بنابراین خیال ِمان آسوده بود.
🔹 #lockout تعطیل کردنِ کار از سوی کارفرما به دلیلِ نافرمانیِ کارگران
🔹 #کلایش
یا: #کلاست ( kel�st )
▪️مثال:
کِلاسْتِ ( تعطیلیِ کارِ ) کارخانه ی هفت تپه ی خوزستان سبب شد که فشارِ اقتصادیِ کمر شکنی بر کارگرانِ این کارخانه وارد آید.
🔸 #lock_down بستن یا تعطیل کردنِ شهر یا کشور
or: #shut_down
🔸 #کلایش ( kel�y. eš )
یا: #کلادمان ( kel�d. m�n )
یا: #هربست ( هر [همه] بَست )
یا: #همه بست
یا: #بستار
یا: #بست وبند ( بسنجید با شست وشو. )
یا: #هربندی ( هر بندی )
یا: #همه بندی ( بسنجید با "همه گیری" و "همه پرسی. " )
🔹 #antilock ضدِ قفل شدن
🔹 #پادکلاد
یا: #پادکلایش
▪️مثال:
سامانه ی ترمزِ پادکِلاد ( ای. بی. اس ) هنوز برای خودروها اجباری نشده است، و این برای ایمنیِ مردم خطرناک است.
🔸 #to_unlock
🔸 #واکلاستن ( واکِلاستَن )
یا: #ناکلاستن
▪️مثال:
او می خواهد رازی را واکِلایَد ( از محرمانگی خارج کند، آشکار کند ) که پای بسیاری از گردن کلفتانِ سیاسیِ کشور را به دادگاه می کشاند.
🔹 #unlockable قفل نشدنی
🔹 #کلاسته نشوا ( کِلاسته نَشَوا )
یا: #واکلاسته شوا ( واکِلاسته شوا )
یا: #واکلاستنی
🔸 هم ریشه های #کلاستن ، #کلایش و #کلار در زبان های ایرانی:
اسفراینی 👈 قفلِ درِ باغ ➖ kelidān
بردسیری 👈 کلید و بندِ در ➖ koleydun
سرخه ای 👈 کلون ( قفلِ چوبیِ پشتِ درِ خانه ) ➖ kolen
خوانساری 👈 کلون ➖ kīlun
آشتیانی 👈 کلون ➖ kol�ma
فارسی 👈 کلید، کُلون، کِلان، کُلند، کلیدان و . . .
یونانی 👈 کلید ➖ kleis
یونانی 👈 قفس ➖ klobos
لاتینی 👈 بستن ➖ claudere
لیتوانیایی 👈 بست زدن، گیره زدن ➖ kliūvu
اسلاوی کلیسایی کهن 👈 بستن ➖ ključiti
آلمانی 👈 بستن ➖ schlieβen
پورواهندواروپایی 👈 قلاب، آکج ➖ - klau
🔻🔻🔻
@JavidPajin 👈 فرهنگِ ریشه شناختیِ واژگانِ عمومی و تخصصی
مصک - کلون بست
اصلاحیه : کوپله > کُپلِ > قُفل
با توجه به این واژه و حالت چپ به راستش در انگلیسی به احتمال بالا قفل از کُول ) با ( با وِ ) معرب شده
واژه قفل
معادل ابجد 210
تعداد حروف 3
تلفظ qofl
ترکیب ( اسم ) [عربی، جمع: اَقفال و اَقفُل و قُفُول]
مختصات ( قُ ) [ ع . ] ( اِ. )
منبع فرهنگ فارسی عمید
لغت نامه دهخدا
قفلیم🔐
کردی جنوبی: قِلف
قفل در اصل از ماده قفول به معنی بازگشت کردن یا قفیل به معنی اشیاء خشک است ، و از آنجا که وقتی در را به بندند و بر آن قفل زنند هر کس بیاید از آنجا بازمی گردد ، و همانند موجود خشک و صلب چیزی در آن نفوذ نمی کند این کلمه به این ابزار مخصوص گفته شده است .
چفت و بست
پارسی بنویس حسنقلی! می دانیم انگلیسی دان هستی.
Iock
اسکندان
چلن ( زیر "چ" و "ل" )
قفل: برابر آن در پارسی " چلن " و برابر قفل ساز ، " چلنگر "می باشد.
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٥)