قطور

/qatur/

    thick
    voluminous
    stout

مترادف ها

thick-set (صفت)
انبوه، کلفت، پر پشت، تنگ، قطور، تنگ هم

stockish (صفت)
تنومند، کودن، عاری از احساسات، قطور

پیشنهاد کاربران

غلط
سِتَبر
سِتُبر، کُلُفت
ابر پر باران
قطور
قطور یا قوتور؟؟اگر کلمه ایی عربی نیست ولی با حروف مخصوص عربی ( ح. ع. ث. ص. ض. ذ. ط. ظ ) نوشته شده است. یعنی کاسه ایی زیر نیم کاسه است. و آن کلمه تورکی است. مثلا اسم روستای قوتورخوی ( قوتور نام بیماری پوستی
...
[مشاهده متن کامل]
است که آبی که در رودخانه ی قوتور وجود دارد. این بیماری پوستی را از بین می برد. . . و ضرب الامثل معروف گچی نین قوتوری سرچشمه ده ن سو ایچر معرف این بیماری است ) . قطور در عربی با قطر. و اقطار هم خانواده است. و با قوتور تورکی زمین تا آسمان فرق دارد. . . . . . . . فاضلاب ( فازلاب بر وزن تالاب ) است. و منظور آب با فضیلت نیست. و آب اضافی و گندآب است. . . عنکبوت ( انکه بوت ) حیوانی که رانهای درازی دارد. . . . . عقاب ( او قاپ ) حیوانی که شکارش را می قاپد. نام دیگر قارتال

کتابی که ارتفاع زیادی دارد
ضخیم
در زبان لری بختیاری به معنی
سنگ
قطور در زبان ترکی به معنای کچل بدون پوشش ( مو ) وهمچنین به ابر سیاه که موجبه باران زیاد شود

بپرس