قطعنامه

/qat~nAme/

    resolution
    resolve
    manifesto
    declaration
    statement

فارسی به انگلیسی

قطعنامه صادر کردن
resolve

مترادف ها

statement (اسم)
شرح، اعلامیه، اظهار، حکم، بیانیه، بیان، توضیح، عرضه داشت، تقریر، گفته، قطعنامه، قطعه نامه

پیشنهاد کاربران

برابر پارسی قطعنامه: خواست نامه
که گویاتر و روشن تر است؛ چون هم بیانگر پیش نهاد است و هم درخواست
پذیره نامه
کاربرد این واژه باریک تر از پایورنامه است که پیش تر پیشنهاد نموده بودم و به هر رو، هر دوی شان، درست تر از �پیمان نامه� است که از آن چون برابر پارسی یاد شده است.
پایورنامه
آمیخته واژه ی پیمان نامه را می توان با چشم پوشی بجای قطعنامه بکار برد؛ ولی با بدیده گرفتن آرش واژه ی قطع که همراه با واژه ی یقین ( قطع و یقین ) نیز بکار برده می شود و هر دو کمابیش از یک آرش برخوردارند، کاربرد واژه ی پارسی پایور به آرش ثابت ( پایوری به آرش استواری، پایداری یا ثبات ) همراه با نامه ( پایورنامه ) آرش درست تر یا باریک تر ، درست ترین آرش واژه ی قطعنامه است.
...
[مشاهده متن کامل]

قطعنامه ( به انگلیسی: Resolution ) طرح یا برنامه ای است پیشنهادی که برای تصویب تسلیم مجمعی شود، به تصویب رسد یا رسیده باشد.

بپرس