قضای حاجت کردن


    to ease nature

پیشنهاد کاربران

قضای حاجت کردن ؛ کنایه از تخلیه کردن. ادرار کردن. دفع فضول معده. رجوع به قضاء شود.
سر سبک کردن = ( گویش تهرانی ) قضای حاجت

بپرس